تبيين مباحثى از توحيد در پرتو معارف اهل بيت عليهم السلام (3) - صفحه 122

چون در ذات مقدّس الهى جهات مختلف فرض نمى‌شود، نمى‌توان گفت از جهتى مى‌شنود و از جهت ديگر مى‌بيند؛ يا به چيزى مى‌شنود و به چيز ديگر مى‌بيند. خدا را بايد ذاتاً سميع و بصير دانست؛ نه اينكه سمع و بصر در او دو جهت مختلف باشند. تصريح فرموده‌اند به اينكه سميع و بصير بودن خدا ذاتش را مختلف نمى‌كند و «معنى» هم مختلف نمى‌شود. ۱ البتّه مفهوم سمع و بصر با هم
اختلاف دارند، ولى چنان‌كه گفتيم، اين مفاهيم اثباتى به خدا نسبت داده نمى‌شود و صرفاً خدا از جهل نسبت به مسموعات و مبصرات تنزيه مى‌شود. اين دو نوع تنزيه، ذات خدا را مختلف نمى‌كند. اما اگر مفاهيم كمالى براى خدا اثبات شود، ناگزير اختلاف صفات به اختلاف ذات منجر خواهد شد.

14. به اين ترتيب معناى صحيح آيه: (سبحان الله عمّا يصفون إلّا عباد الله المخلصين)۲ روشن مى‌شود. در اين نظريه گفته شده كه اين آيه بر دو نوع وصف تصريح دارد: وصف ممنوع و وصف مجاز. آن‌گاه وصف مجاز آن دانسته شده كه خدا خودش را بدان وصف فرموده و در مورد وصف ممنوع آمده است: «با ملاحظه روايات كثيره ديگر معلوم مى‌شود كه مقصود از توصيف ممنوع، توصيف به صفات جسمانى و صفات محدود كننده و يا صفات دالّ بر حدوث و دگرگونى مى‌باشد.» ۳
ما نيز وصف مجاز را همان توصيف بما وصف به نفسه مى‌دانيم كه البتّه توصيف مفهومى نيست و معناى آن در نكته هفتم گذشت. امّا توصيف ممنوع هرگونه توصيف مفهومى است و اختصاصى به صفات جسمانى ندارد. چون گفتيم كه هر صفتى محدودكننده است.
15. واپسين سخن اينكه چنان‌كه در نوشتار پيشين گفتيم، ارجاع صفات كمال به سلب نقائض آنها هيچ اشكالى ندارد و در روايات هم بر آن تأكيد شده است.

1.. «معنى» همان ذات الهى است و به معناى «مفهوم» نيست؛ چنان‌كه در نوشتار پيشين توضيح آنگذشت.

2.صافّات (۳۷) / ۱۵۹ و۱۶۰

3.فصلنامه سفينه، ش ۸، ص ۱۳

صفحه از 122