چنانكه به نقد تثليت و الوهيت حضرت مسيح عنايت بيشترى مى شود. از سوى ديگر، قرآن به جاى پرداختن به نقد شخصيّتها، غالباً به مضمون افكار و انديشه ها مى پردازد. ۱
آيات ديگرى كه به معيارهاى حديث شناسى مضمونى تأكيد دارد: «لايمسّه إلاّ المطهّرون»، «وما يعلم تأويله إلاّ اللّه والراسخون فى العلم يقولون كلّ من عند ربّنا وما يذّكّر إلاّ اولوا الألباب۲ …تأويلش را جز خدا و استواران در دانش، كسى نمى داند.[آنانكه] مى گويند: ما بِدان ايمان آورديم، همه از جانب پروردگار ماست و جز صاحبان خرد ناب،كسى متذكّر نمى شود».
۰.در نهج البلاغه آمده است:إعقلوا الخبر إذا سمعتموه عقل رعاية لاعقل رواية، فإنّ رواة العلم كثير ورعاته قليل. ۳
۰.چون حديثى را شنيديد، آن را فهم و رعايت كنيد، نه اينكه بشنويد و روايت كنيد؛ چه، روايتگران علم بسيار، امّا رعايتگران آن اندكند.
ابن ابى الحديد، درباره رعايت مى گويد: «أى معرفة و فهم» و اضافه مى كند: «رعاته قليل، أى قليل مَن يراعيه و يتدبّره ۴ … رعايتگران آن اندكند، يعنى آنكه جانب آن را رعايت كند و در آن تدبرّ و دقّتْ معمول دارد، كم است».
بديهى است كه هدف تدبّر و تعمّق در متن و مضمون حديث، صرفاً پى بردن به مراد متكلّم نيست؛ بلكه پى بردن به قوّت يا ضعف خبر از بُعدِ صدورى آن نيز هست.
ب. از ديدگاه دانشمندان اسلامى
مى توان گفت كه محقّقان اهل سنّت و شيعه، در به كارگيرى اين شيوه براى شناسايى
1.زمر،۱۸
2.واقعه، ۷۹؛ آل عمران،۷
3.نهج البلاغه، حكمت ۹۸
4.شرح نهج البلاغة، ابن أبى الحديد،ج ۱۸، ص۲۵۴