قابل توجّه است كه تحدّى قرآن، به قصد ابطال اين مدّعاست كه قرآنْ مشكلِ صدورى دارد و از ناحيه خدا نيست،هرچند نبوّت و رسالت پيامبر(ص) را نيز اثبات كند. علّامه طباطبايى (ره ) مى نويسد:
خدا نفرموده «اگر از نبوت بنده ما در شك و ترديد هستيد»؛ پس، تمام تحدّيهاى قرآن، يك نحوه استدلال است براينكه قرآنْ معجزه و خارق العاده است و از نزد خداست. ۱
از سوى ديگر، مى دانيم كه اعجاز قرآن به بلاغت و بُعد ادبى منحصر نيست؛ بلكه متن و مضمون را نيز در برمى گيرد، كه از آن به اعجاز بلاغى يا لفظى و اعجاز معنوى يا علمى تعبير مى كنند. علّامه طباطبايى(ره) در اين باره مى گويد:
پس قرآن براى اهل بلاغت، در فصاحت و بلاغتش معجزه است و براى حكيم در حكمتش، براى دانشمند در علمش، براى اهل اجتماع در اجتماع، براى قانوندانان در قانون گذارى، براى سياستمداران در سياست، و براى زمامداران در حكومت و زمامدارى. ۲
قرآن، با اتّكا به بلاغت متن و اعجاز معنوى، قطعى الصدور بودن خود را اثبات كرده است. و اين دليل محكمى است بر اينكه قرآن در نقد سخن، شيوه اثبات متّكى بر علوّ معانى و اعجاز بيانى را برگزيده است؛ بى آنكه به بررسى رجالى حاجتى باشد.
نيز قرآن با استناد به عدم اختلاف در مضمون و متن آيات(بر خلاف مكتوبات بشر)، به صدور آن از جانب حضرت حق استدلال كرده است: «أفلا يتدبّرون القرآن ولو كان من عند غيراللّه لوجدوا فيه إختلافاً كثيراً۳ …آيا در قرآن نمى انديشند؟ اگر از جانب غير خدا بود، بى شك در آن اختلاف بسيارى مى يافتند».
شيوه قرآن درنقد عقايد اهل كتاب غالباً بر اساس پيام و محتواى كتابهاى آسمانى آنهاست.
1.الميزان، علّامه طباطبايى، ج۱، ص۵۹
2.همان، ص۶۰
3.نساء، ۸۲