گفتگو با آية الله ابو طالب تجليل تبريزي - صفحه 185

سنّى. در ميان رجال ما، بسا روات ثقه اى كه مذهبشان - از نظر ما - صحيح نيست؛ از قبيل: واقفيّه، فطحيّه و زيديّه. مع ذلك، ما به خاطر وثاقت آنها، احاديثشان را قبول داريم. ما قول هر كس را كه ثقه باشد، مىپذيريم و از نظر عقلى هم، معيار، همين است.
علوم حديث: آيا همان نيازى را كه ما در تفسير و تفصيل قرآن، نسبت به حديث احساس مىكنيم، اهل سنّت هم احساس مىكنند؟ وآيا اصولاً ديدگاه ما در تفسير و تفصيل قرآن به كمك احاديث، با اهل سنّت، مشترك است؟
استاد تجليل: بله؛ تفصيل احكام، ضررورت است و مسلّماً آنها هم در تفصيل احكام، نياز به سنّت دارند. منتها احاديث آنها خيلى كم است. علّت اين هم كه رو به استحسان و قياس آورده اند و مىآورند، همين قلّت احاديث است. آنها احاديث رسيده از سوى اهل بيت(ع) را قبول نمىكنند و اين، جز تعصّب، منشأى ندارد.

علوم حديث: اينجا، اين سؤال مطرح است كه: شيعه، براساس چه دليلى، سنّت ائمّه معصوم را هم حجّت مى داند و مفسّر و مبيّن قرآن؟

استاد تجليل: اين، بر اساس حديث متواتر ثقلين است. ما علاوه بر آنكه ائمّه اثنا عشر را منصوب از ناحيه پروردگار عالم مىدانيم كه به نصب الهى، به امامت منصوب شدند و رسول اكرم(ص)  مأمور شد به نصب آنها (يا ايها الرسول، بلّغ ما اُنزل اليك من ربّك، وإن لم تفعل فما بلَّغْتَ رسالته، والله يعصمك من الناس) ، وقطع نظر از مسئله امامت كه خودش ادلّه فراوانى دارد، وباز، قطع نظر از ادلّه عقلى حجّيّت كلام اهل بيت عصمت، دلايل متعدّد نقلى بر حجيّت بودن حديث و

صفحه از 208