كوتاه و نارسا كه صدالبته، ـ گرچه براى همين اثر است، ولى ـ قباى بى قوّاره اى است كه به قدوقامت چاپ حاضر، گشاد مى نمايد؛ زيرا هنگام برشمارى امتيازات اين مسند، مى نويسد: «…2ـ اين مجموعه، از فهرست احاديث و آثار ـ به حسب كد آنها ـ بهره مند است». درحالى كه در چاپ حاضر، نشانى از اين فهرست نيست. همچنين در مقدّمه، به احاديثى با شماره هاى28، 154، 160، 185و280، ارجاع داده شده، كه هيچكدام با چاپ حاضر منطبق نيست.
در مقدمه، از 900مأخذ خبرداده كه اين تعداد مأخذ، در مجموعه حاضر، مورد استفاده نبوده است.
11 ـ از كاستى هاى ديگر مقدمه، آن است كه به جاى تبيين حدّومرز كار مؤلّف و مصحّح و اين كه در اين كتاب، هركدام چه نقشى داشته اند و چه سهمى مى برند، بر ابهامها افزوده است؛ زيرا در عنوان صفحه سوّم مى خوانيم: «مقدمةالمحقّق» و در پايانش (در صفحه هفتم)، هم امضاى مؤلّف است و هم مصحّح، بدين صورت: «كتبه علي رضا بن عبدالله، يوسف أوزبك. المدينةالمنوّرة». بدين ترتيب، حتى واضح نيست در تنظيم همين مقدّمه، آيا مؤلّف هم نقشى دارد يا نه؟
از طرفى ديگر، آقاى على رضا، همه جا به عنوان مخرّج معرفى شده و در صدر مقدمه، به عنوان محقّق. جاى سؤال است كه اگر مؤلف، اين احاديث را گزينش كرده و گرد آورده است، كار مخرّج چه بوده؟ آيا نقش داورى (در صحت و سقم احاديث) را اجراكرده؟ آيا سوژه هاى موردنظر را ابتدائا پيدا كرده است؟ آيا بر كار تهيه و تنظيم اين اثر نظارت داشته؟ و آيا …؟
[تنها مى توان با كمك قرائن، از جمله بند پنجم از صفحه پنجم مقدّمه، حدس زد كه مقدّمه به قلم مخرّج است و مخرّج، كار رفع تحريفات و اصلاح تصحيفات اثر را نيز به عهده داشته؛ همچنين مى توان دانست كه استاد يوسف اوزبك (گردآورنده مسند) با امضاى مقدّمه، سهم بسزاى محقّق (آقاى على رضا بن عبداللّه) را در تدوين اين اثر، تصديق نموده است.]