گوناگون و گاهى متناقض است. حلّ چنين اختلافاتى از حوصله اين مقاله خارج است؛ ليكن آنچه كه مى تواند تا حدّ زيادى مشكل را حل كند، بيان تفاوتهاى هريك از اين علوم است.
ميان دانشمندان، اين بحث مطرح است كه اختلاف علوم، به اختلاف در موضوع است و يا به اختلاف در غرض. ۱ اثبات حق در اين مطلب، از قلمرو اين نوشته خارج است. ما در اينجا بر اساس هردو نظر، تفاوتهايى را ميان اين علوم، متذكر مى شويم.
امّا در مورد رجال و تراجم و مشيخه شناسى و فهرست شناسى، بر فرض اينكه دو عنوان اخير را علم مستقلى بدانيم، تفاوت ميان آنها عبارت است از اينكه: بحث از تاريخ و زندگى رجال دينى، چنانچه از اين جهت كه در سند حديث واقع شده اند باشد، و بحث هم از صفات دخيل در قبول و ردّ حديث باشد (مثل راستگويى و دروغگويى)، اين بحث، رجالى است و غايت آن، قبول و ردّ خبر اوست.
و اگر بحث درباره رجل دينى، از آن جهت باشد كه وى در زندگى اجتماعى و سياسى و فرهنگى، داراى اثر وجودى و منزلت اجتماعى است و بحث هم فراتر از صفات دخيل در قبول و ردّ خبر است، اين بحث داخل در علم تراجم خواهدبود و اثرش نيز آشنايى با شخصيّتهاى دينى و الگوپذيرى مى باشد.
و اگر بحث از آن جهت باشد كه آن شخص، صاحب اجازه روايت و نقل حديث است، اين، داخل در دانش مشيخه شناسى است و غايت آن هم پذيرش روايت كسانى است كه از آن شيخ اجازه، سند دارند و نقل حديث مى كنند.
و چنانچه بحث، از آن جهت باشد كه آن شخص صاحب كتاب و يا اصل است، اين بحث، داخل در فهرست شناسى مى باشد و غايت آن هم عبارت است از اعتباريافتن احاديثى كه در آن كتابها آمده است.
و امّا در تفاوت رجال با دراية بايدگفت: موضوع علم درايه، كلّى
1.كفايةالاصول، آخوند خراسانى، با تعليقه آيةالله حكيم، مكتبة بصيرتى، قم، ج۱، ص۸