جمع قرآن - صفحه 118

حداكثر به ربع آخر قرن دوم هجرى مى رساند). اين روش چشم خود را عمدا بر اين واقعيت مى بندد كه چه بسا روايات، پيش از زمان ثبت در منابع موجود، پيشينه اى داشته باشند. تحقيقات ما درباره متون و روايات مختلف در منابع متقدم، تا اين جا وجود پيشينه اى براى روايات جمع قرآن را اثبات كرد؛ اما اكنون پرسش اين است كه آيا روش هايى براى يافتن تاريخى قديمى تر براى اين روايات در دست است؟
معمولاً برخى قراين تاريخى روايات را از ميان سلسله راويانمى توان شناخت. بيشتر دانشمندان غربى از زمان گلدتسيهر به اين سو، بر إسناد روايات اعتماد ندارند سند را معتبر نمى دانند و غالبا آن را به كلى ناديده مى گيرند. در تمام مطالعات مربوط به مسئله جمع قرآن، چنين رويكردى غالب بوده است. با اين همه، شاخت استدلال مى كرد كه به رغم ويژگى نسبتا جعلى إسناد، مى توان براى كشف جاعل روايت، با مقايسه تمام أسانيد مختلف متن آن روايت و يافتن حلقه مشترك از اين سلسله سندها استفاده كرد. نظريه هاى روش شناختى شاخت در 25 سال گذشته تحول و تكامل بيشترى يافته است، به گونه اى كه امروزه مى توان از روش تحليل أسانيد سخن گفت؛ اگرچه بعضى از مقدمات روش تحليل إسناد همچنان محل اختلاف است، امّا اين روش مورد توجه مورخان علاقه مند به حوادث نخستين سده هاى اسلامى قرار مى گيرد.
قدم اوّل براى تعيين حلقه مشترك، جمع آورى أسانيد تمام نقل هاى مختلف يك روايت واحد از منابع مختلف است. پذيرفتنى آن است كه تمام منابع قابل دسترس حتّى كتُب متأخر را در نظر بگيريم؛ اما در اين بررسى به نمونه هايى از منابع قرون دوم و سوم بسنده خواهيم كرد. من نخست موضوع جمع قرآنِ ابوبكر و سپس روايت تدوين مصحف رسمى عثمان را تحليل خواهم كرد. ۱
روايت جمع قرآن به دستور خليفه نخست در بسيارى از منابع و با أسانيد متعدد آمده است؛ بنابراين مناسب تر است كه براى كمك به شفافيت بحث، اين منقولات را در دو مرحله مورد بحث قرار دهيم. نخست: أسانيد مجموعه هايى كه تا سال 256 (سال وفات بخارى) تدوين شده اند و سپس كتاب هايى كه مؤلفانشان تا سال 316 (تاريخ وفات آخرين منبع مورد بررسى، يعنى ابن أبى داوود) زندگى كرده اند. اين مطلب را در نمودارهاى (1) و (2) نمايش داده ام.
در دوره نخست، روايت در شش منبع وجود داشته است: صحيح البخارى، مسند ابن حنبل، فضائل القرآن ابوعُبيد، تفسير عبدالرزاق، مسند طيالسى و مغازى موسى بن عُقبه. ۲ طيالسى و عبدالرزاق فقط

1.در اين مقاله، من بحث را به موارد مهم يعنى احاديث متداول و مورد قبول در موضوع مورد بحث محدود مى كنم. روايت هاى ديگرى كه به لحاظ ساختار و جزئيات متفاوت هستند، بايد به همين روش مطالعه شوند.

2.ر.ك: يادداشت هاى ۴۱ ـ ۴۵. كتاب المغازى، موسى بن عُقبه (متوفاى ۷۵۸م / ۱۴۱ق) فقط در خلال قطعاتى كه در منابع متأخر ذكر شده، قابل شناسايى است. (مجموعه سودمندى از اين قطعات منتشر شده است. المغازى، محمد باغشيش ابومالك، مسوى بن عُقبه. اگادير، ۱۹۹۴) روايت موسى درباره جمع قرآن ابوبكر بنابر آنچه در فتح البارى، ابن حَجَر، ج۹، ص۱۹ ضبط شده است، يك روايت خلاصه است. من جامع ابن وَهْب را حذف كردم، زيرا قطعات احاديث آن نه «اِسناد» دارد و نه مى توان آن را به بخش هاى ديگرى از يك گزاش مركب مربوط دانست.

صفحه از 126