وفات ميسر مى گردد و از تزوير و تحريف هاى به عمل آمده در مدارك و اسناد، اطلاع حاصل مى شود. تاريخ دليل صحت ضبط راوى را به دست مى دهد و بر اعتبار سند و متن احاديث اثر مى نهد. ۱
«علامه امينى» (م1392ق) در تأييد اين مطلب مى گويد: محدثان نيز محتاج اطلاع از تاريخ بوده اند. اينان به منظور وارسى و سنجش اعتبار روايات، به قسمتى از تاريخ توجه خاص داشته اند. افزون بر اين كه در حديث گاهى موضوعاتى به چشم مى خورد كه كاملاً با تاريخ، همخوانى دارد؛ مانند: داستان انبيا و تحليل تعاليم آنان. ۲
از ديدگاه «نورالدين عتر» تاريخ در نزد اهل حديث مكانتى عظيم دارد، به دليل آن كه شناخت اتصال و انقطاع اسناد به وسيله آن حاصل مى شود. شرح حال و رسوايى هاى دروغگويان به واسطه تاريخ كشف مى گردد. به همين سبب، لازم است كه طالبان حديث توجه به تاريخ را در دستور كار خود قرار دهند. ۳
علاوه بر اين، شناسايى خصلت ها و ويژگى اخلاقى و روانى شخصيت ها و آگاهى از عقايد و آراى آنان كه در حوادث و جريان هاى تاريخى نقش داشته اند، در نقد و بررسى اخبار و احاديث سودمند است؛ همچنان كه شناخت شرايط فكرى و اجتماعى عصر معصومان عليهم السلام و گرايش هاى گوناگون عقيدتى و سياسى آن دوره در فهم بهتر حديث و تأييد و يا رد آن مؤثر است. ۴
بارى، تاريخ در نقد و بررسى اسناد حديث، به شرح حال و ميزان تضعيف و توثيق راويان مى پردازد و امكان تلقى و دريافت حديث را از واسطه هاى روايت، ارزيابى مى كند. با مشخص شدن عدم حضور راوى در واقعه اى كه نقل مى كند و يا رد ادعاى ملاقات و استماع حديث از شيخ حديثى، ضعف گفته هاى وى آشكار مى شود. افزون بر اين، تاريخ در نقد و تحليل محتوا و مضمون حديث نيز مؤثر است. اطلاعات تاريخى فضاى روشن ترى براى محدث به وجود مى آورد تا روايات را از دريچه تاريخ بنگرد و عوامل تأثيرگذار در حديث و علل جعل و تحريف آن را بازشناسد. به گفته «علامه عسكرى» بدون نگاه تاريخى به وقايع و حوادث صدر اسلام، فهم و درك پاره اى از اخبار و احاديث ناممكن است. اين موضوع هنگامى اهميت خود را نشان مى دهد كه با مراجعه به تاريخ، ميزان دخالت سياست و حكومت در امر حديث بررسى شود. ۵
در پايان ذكر اين موضوع خالى از فايده نيست كه محدثانى از جهان اسلام كه با تاريخ نيز آشنايى داشته اند، از اطلاعات تاريخى خود در نقد و بررسى حديث سود جسته اند؛ به عنوان نمونه در عصر «خطيب بغدادى»، عده اى از يهوديان نامه اى به خليفه عباسى ارائه كردند؛ با اين ادعا كه به خط
1.الاعلان بالتوبيخ لمن ذم اهل التاريخ، ص۸۴ .
2.الغدير فى الكتاب و السنة و الادب، ج۱، ص۱۴.
3.منهج النقد فى علوم الحديث، ص۱۴۴.
4.ر.ك: مجموعه مقالات تاريخ اسلام، ص۲۲.
5.ر.ك: احاديث ام المومنين عايشة، ج۱، ص۲۷۸.