پيوند تاريخ با حديث در ميان مسلمين - صفحه 49

پيوند تاريخ و حديث در اسلام

قرآن در زمان حيات پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و به دستور آن حضرت بر روى نوشت افزارهاى مرسوم در آن دوره، كتابت شد. رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم شخصا وظيفه نظارت و پيگيرى اين امر مهم را به عهده داشت و براى اين كار كاتبان مخصوصى انتخاب و تعيين كرد؛ لكن براى ثبت و نگارش «سنت» نويسنده ويژه اى مقرر نكرد. على رغم اين موضوع، نگارش حديث در عصر نبوى مجاز بود و در مواردى مورد تشويق و تأييد آن حضرت قرار مى گرفت. سنت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم به طور پراكنده و در سطح محدود توسط برخى از اصحاب آن حضرت صلى الله عليه و آله وسلم نگارش يافت؛ ولى پس از يك دوره فترت كه با ممانعت خليفگان، نقل و كتابت آن با دشوارى هاى عمده اى همراه بود، سرانجام به طرز گسترده اى به صورت مكتوب درآمد. ناقلان تاريخ نيز در واقع همان راويان حديث بودند كه با تكيه بر سيره نبوى، وقايع و حوادث مهم را نقل مى كردند. از اين روى، تاريخ و تاريخ نگارى با حديث و حديث نگارى پيوندى عميق يافت؛ از نظر شكل ظاهرى به مانند حديث گزارش مى شد و از جهت معنوى در خدمت دين قرار گرفت.
اصول و شيوه هاى نقد و بررسى تاريخ، شباهت بسيارى به حديث داشت؛ يعنى همان طور كه مسأله صدور، ميزان وثاقت و عدم وثاقت راوى، جرح و تعديل ناقلان و تحليل محتوايى حديث اهميت داشت و محدث بايد به اسناد روايات آگاه و نسبت به رجال حديث معرفت داشته باشد، به همين ترتيب مورخ نيز لازم بود تا مسأله صدور، موضوع راوى و ميزان عدالت وى، شرايط و چگونگى نقل اخبار تاريخى را بداند تا با تجزيه و تحليل متن خبر در باره پذيرش يا عدم پذيرش آن تصميم گيرى كند.
مجموع شروطى كه «سخاوى» براى تاريخ نگار مسلمان ضرورى مى يابد، در واقع همان ضوابطى است كه از يك پژوهنده حديث انتظار مى رود. او دو شرط عمده مورخ را عدالت و ضبط مى داند كه همان شروط معتبر در محدث است. ۱
معيارهاى ديگرى همچون لزوم نقل خبر با همان الفاظ روايت شده، نگارش خبر در حين گزارش آن، ذكر سلسله اسناد و نام راويان، شناخت وضعيت ناقلان و كيفيت احوال آنان، عدم كينه ورزى و تعصب نسبت به گزارشگران، شناخت اصول و مدلول الفاظ و عبارات، در نظر گرفتن جو و فضاى صدور خبر و دخالت ندادن هوى و هوس در هنگام داورى پيرامون منقولات تاريخى و غيره، همخوانى اصول و ضوابط حاكم بر تاريخ و مشابهت آن با حديث را تأكيد مى كند.
به تصريح «كافيجى» داشتن همان چهار شرط و شايستگى كه از راوى حديث طلب مى شود، يعنى: عقل، ضبط، اسلام و عدالت، از تاريخ نگار هم انتظار مى رود. با دارا بودن اين سجايا، تاريخ نگار و ناقل حديث در امر دين معتمد و موثق خواهند بود. بدين سان به كار تاريخ نگار نيز رغبت بيشترى نشان داده خواهد شد و احتراز از گزافه گويى و برساختن حكايات و روايات، ماحصل آن خواهد بود. ۲

1.الاعلان بالتوبيخ لمن ذم اهل التاريخ، ص۱۷۵.

2.المختصر فى علم التاريخ، ص۶۴ .

صفحه از 56