چيستى باطن قرآن كريم از منظر روایات - صفحه 25

زيرا در عرف و لغت بر همه آن امور اسم غُنْم و غنيمت اطلاق مى شود. ۱
قرطبى، مفسر معروف اهل تسنن، نيز هر چند به استناد اجماع اهل سنّت، آيه را به غنايم جنگى تخصيص داده، تصريح كرده است:
غنيمت در لغت، چيزى است كه شخص يا جمعيت با كوشش به دست مى آورند.
و اعتراف كرده است:
لغت، اين تخصيص را اقتضا ندارد. ۲
آية اللّه خويى رحمه الله نيز در بيان دلالت اين آيه، بر وجوب خمس در مطلق فايده، فرموده است:
كلمه «غَنِمَ»، به شكلى كه در آيه مباركه وارد شده، با «رَبحَ» (سود كرده است) و «اسْتَفادَ» (فايده برده است) و مانند آن، مرادف است، پس مطلق فايده را شامل مى شود و اختصاص آن به جنگ را هيچ كس توهم نكرده است و شايد در تعبير «شيى ء» به اين تعميم و ثبوت خمس در هر چه كه شى ء از ربح بر آن صدق كنده، اشاره باشد؛ هر چند كه آن چيز بسيار اندك باشد؛ مانند يك درهم ـ كه مناسب با غنايم جنگى نيست ـ و ذكر جنگ در آيات قبل و بعد اين آيه با اين تعميم، منافات ندارد؛ زيرا روشن است كه مورد، مخصص حكمى كه بر آن وارد شده، نيست. ۳
2. اين تعريف براى باطن، از جهات متعددى، با روايات باطن و تأويل قرآن ناسازگار است كه به آن اشاره مى شود:
الف. طبق بيانى كه گذشت، از روايات استفاده مى شود كه هر آيه اى از آيات قرآن، بلكه هر حرفى از حروف آن، ظاهر و باطنى دارد و روشن است كه براى هر حرف از حروف قرآن، حتى براى هر آيه اى از آيات آن، مفهوم عام و معناى جامعى كه ظاهر و باطن آن حرف يا آيه از مصاديق آشكار و پنهان آن باشد، قابل تصور نيست؛ پس نمى توان باطن قرآن را در معنايى كه ايشان بيان كرده است، منحصر دانست.
ب. بسيارى از معانى باطنى كه در روايات براى آيات بيان شده، در اين تعريف نمى گنجد؛ زيرا مفهوم عام فراگيرى كه بر آن معانى منطبق باشد، به نظر نمى رسد؛ براى نمونه، در برخى از روايات، جميع آنچه خدا در قرآن حرام كرده، ظاهر [قرآن] و باطن آن، پيشوايان جور، و جميع آنچه خدا در قرآن حلال كرده، ظاهر [قرآن] و باطن آن، پيشوايان حق به شمار آمده است ۴ و مفهوم عام و معناى جامعى كه محرمات قرآن و پيشوايان جور و حلال هاى قرآن و پيشوايان حق را شامل شود، به نظر نمى رسد. در صحيح عبداللّه بن سنان، جمله «ثُمَّ لْيَقْضُواْ تَفَثَهُمْ»۵ ظاهر آن به گرفتن شارب و

1.مجمع البيان، ج۴، ص۵۴۴ .

2.الجامع لاحكام، ج۸ ، ص۳.

3.مستند العروة الوثقى، ص۱۹۴.

4.ر. ك: تفسير نور الثقلين، ج۲، ص۲۵.

5.سوره حج، آيه ۲۹.

صفحه از 28