أَسْفَارَا» 1 بر حسب روايت ياد شده، علماى يهود ـ كه اين آيه، به طور مستقيم، درباره آنها نازل شد ـ ظاهر آيه است و دانشمندان مسلمانى كه به محتوا و مضامين آيات كريمه قرآن آگاه هستند، ولى به مقتضاى آن عمل نمى كنند، باطن اين آيه به شمار مى آيند؛ زيرا هر چند آيه درباره آنها نازل نشده است، ولى به لحاظ اين كه رفتار و موضع گيرى اينان در برابر كتاب خدا با آنان يكسان است، مذمت و توصيف آيه شامل آنها نيز مى شود و آنها نيز از مصاديق آيه (البته از مصاديق باطنى آن) هستند و باطن به اين معنا، هم در آيه هايى كه درباره نيكان، مانند انبيا و اولياى خدا و مؤمنان و پرهيزگاران نازل شده است، تصور مى شود و هم در آيه هايى كه درباره بدان، مانند كافران، منافقان و دشمنان خدا نازل شده است.
در روايتى از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه:
هرگاه شنيدى خدا يكى از اين امت را به خوبى ياد مى كند، پس آن ما هستيم و هرگاه شنيدى خدا قومى از گذشتگان را به بدى ياد مى كند، پس آنها دشمنان ما هستند. 2
روشن است كه فهم اين قسم باطن قرآن، به راسخان در علم اختصاص ندارد و غير راسخان در علم نيز آن را مى فهمند؛ به عنوان مثال، شمول نكوهش آيه ياد شده، نسبت به دانشمندان مسلمانى كه به محتوا و مضامين آيات قرآن آگاه هستند، ولى به مقتضاى آن عمل نمى كنند، براى غيرراسخان در علم نيز قابل فهم است؛ ولى بايد توجه داشت كه باطن، به اين معنا (مصداق هايى كه آيات به طور مستقيم درباره آنها نازل نشده، ولى مفهوم آيات بر آنها منطبق مى شود)، يكى از اقسام باطن قرآن است و باطن قرآن، منحصر به آن نيست؛ زيرا:
اولاً، بسيارى از معانى باطنى قرآن كه در روايات بيان شده، از اين گونه مصديق نيست؛ براى مثال، لقاى امام ـ كه در صحيح عبداللّه بن سنان، معناى باطنى «ثُمَّ لْيَقْضُواْ تَفَثَهُمْ» به شمار آمده، از مصاديق غير مستقيم اين آيه نيست.
ثانيا، همان گونه كه گذشت، روايات متعددى كه سند بعضى از آنها نيز صحيح است، دلالت مى كند كه تمام آيات قرآن داراى باطن هستند و باطن، به معناى مصاديق ياد شده، تنها در آياتى تصور مى شود كه درباره افراد نيك يا بد نازل شده است.
در روايتى از امام على عليه السلام نيز نقل شده كه فرموده است:
ما من آية الا و لها اربعة معان؛ ظاهر و باطن و حدّ و مطلع، فالظاهر التلاوة و الباطن الفهم ... . 3
در اين روايت، ظاهر قرآن، به تلاوت و باطن آن، به فهم آن معنا شده است. از سياق روايت معلوم است كه منظور از تلاوت، خواندن قرآن و يا حتى الفاظ قرآن كه تلاوت شود، نيست؛ زيرا در
1.سوره جمعه، آيه ۵ .
2.تفسير العياشى، ج۱، ص۱۳.
3.تفسير الصافى، ج۱، ص۳۱.