روش نجاشى در نقد رجال - صفحه 74

در اين عبارت كلمه «شيوخنا» جمع مكسر است. «الثقات» نيز علاوه بر جمع مكسر، معرف به «ال» است كه اين گونه جمع نزد علماى نحو و اصول دلالت بر استغراق و جمع دارد. كلمه «الثقات» ـ كه به عنوان صفت ذكر شده است ـ در مقام مدح است، نه اين كه قيد احترازى باشد و گفته شود. شيوخ نجاشى دو گروه بودند: ثقة و غير ثقة. ۱
برخى مطالب در فهرست نجاشى نشان از دقت عميق او در انتخاب استاد و پرهيز از روايت از مشايخ ضعيف يا در معرض اتهام دارد. او با شمارى از مشايخ حديثى معاصر خود ديدار و بعضا از آنان سماع داشته، اما به دليل ضعف موجود در آنان يا تضعيف آنان توسط ديگران، از آنان يا اصلاً روايت ننموده و يا با واسطه از آنان روايت كرده است. او اسحاق بن بكران عقرايى را به سبب ضعف در مذهب تضعيف كرده و سپس به ماجراى ديدار خود با او در كوفه اشاره نموده و مى نويسد:
وى در كوفه كتاب كلينى را از او روايت مى كرد و در آن زمان به غلو گراييده بود، لذا من مطلبى را از او سماع نكردم. ۲
نجاشى درباره احمد بن محمّد بن عبيداللّه جوهرى ـ كه از مشايخ روايى زمان وى بود ـ نوشته است:
او كه از دوستان من و پدرم بود، در اواخر عمرش دچار اضطراب شد. من از او اطلاعات زيادى كسب كردم، اما چون ديدم بزرگان اساتيدم او را تضعيف مى كنند، از روايت از او خوددارى نمودم. ۳
نجاشى همچنين بعد از تضعيف ابوالمفضّل شيبانى مى نويسد:
گرچه من او را ديده و از وى مطالب زيادى شنيده ام، اما خودم بدون واسطه از او روايت نمى كنم، بلكه با يك واسطه از او نقل مى كنم. ۴ از اين سخن نجاشى دانسته مى شود كه او صرفا رواياتى كه مشايخ مورد اعتمادش از ابوالمفضل روايت كرده اند، روايت كرده است.
نجاشى از مشايخ معاصر ديگرى نيز ياد كرده و به بيان ضعف آنها پرداخته، اما اشاره اى به عدم روايت خود از آنان نكرده است. از كاوش در طرق روايى او دانسته مى شود كه او از آنان روايت نكرده است؛ از جمله، على بن احمد كوفى، ۵ على بن عبداللّه بن عمران قرشى ۶ و هبة اللّه بن احمد كاتب. ۷
علامه بحرالعلوم درباره عدم روايت نجاشى از شخص اخير مى نويسد:
نجاشى در كتاب خود بر هبة اللّه اعتماد نكرده و او را در طرق خود داخل نكرده است و اين عمل نجاشى به دليل وجود كتابى است كه هبة اللّه تأليف كرده است. ۸

1.رجال بحر العلوم، ج۲، ص۹۹.

2.رجال النجاشى، ش۱۷۸، ص۷۴.

3.همان، ش۲۰۷، ص۸۵.

4.همان، ش۱۰۵۹، ص۳۹۶.

5.همان، ش۶۹۱، ص۲۶۵.

6.همان، ش۶۹۸، ص۲۶۸.

7.همان، ش۱۱۸۵، ص۴۴۰.

8.رجال بحر العلوم، ج۲، ص۹۶.

صفحه از 78