ويژگيهاي مشترک نقد حديث نزد محققان مسلمان و غربي - صفحه 23

اما اين دو گروه از حديث پژوهان در اين ديدگاه ـ كه در واقع بنياد كارشان است ـ مشترك اند كه روايات مربوط با اقوال و افعال پيامبر دستخوش وضع و تحريف قرار گرفته اند ؛ ۱ يعنى وضع حديث علت العلل ظهور نقد حديث در ميان هر دو گروه است . در نتيجه ، اين واقعيت عينى ـ كه برخى احاديث موضوعه اند ـ موجب پيدايش روش هاى متفاوت در حديث پژوهى مسلمانان و خاورشناسان نشده است . آنچه به ايجاد اين دو روش انجاميده ، صرفا ارزيابى متفاوت محققان اسلامى ، از يك سو و خاورشناسان از سوى ديگر ، از اين واقعيت عينى بوده است .
تفاوت اصلى اين دو گونه ارزيابى را در يك كلام چنين مى توان گفت : وضع حديث در نظر محققان اسلامى استثنا ، اما در نگاه خاورشناسان قاعده تلقى مى شود .
با چنين اوضاع و احوالى ، موضع حديث پژوهان مستقل اسلامى قابل مقايسه با متخصص فن فرمان شناسى ۲ است كه به خوبى مى داند قشرهاى گوناگون مردم تمايل داشته اند از طريق وضع سند براى خود عنوان و اعتبارى دست و پا كنند و در عين حال ، بنا به دلايلى معتقد است كه اَسناد اصيلى نيز وجود دارد . در نتيجه ، كار اصلى او بايد توجه به ابزارهاى ارزيابى سند و راه هايى باشد كه اسناد از آن طريق به دست ما رسيده است . او ضوابطى صورى را در كانون توجه خود خواهد داشت . بررسى دقيق اين ضوابط صورى وى را قادر خواهد ساخت ميان صحيح و سقيم تميز دهد .
در حديث پژوهى اسلامى ـ كه در آن مجموعه اى معين از احاديث اصيل مفروض است ـ اسناد يك حديث نبوى ابزار ارزيابى و همچنين منبعى براى اطلاع از نوع و طرق روايت است . نظم و دقتى كه محققان علم الحديث در پژوهش اَسناد اعمال مى كنند ، مشابه دقتى است كه متخصصان فن فرمان شناسى نسبت به عوامل صورى و انتقال اِسناد حقوقى به خرج مى دهند . در علم الحديث نيز همانند اين فن ، اصطلاحات ويژه و نيز الگوهايى براى تشخيص وضع تدوين شده است . چنانچه ثابت شود وضعى صورت گرفته است ، حكمى بيش از اين صادر نمى گردد : آن حديث را بايد كنار گذاشت .
حديث پژوهى خاورشناسان بر اين فرض بنا شده كه «وضع و تحريف در احاديث نبوى قاعده است ، نه استثنا » . ناگزير اين علم در ميان خاورشناسان با رويكردى كاملاً متفاوت شكل گرفته است . تمييز بين صحيح و سقيم مسأله اصلى نيست . اسناد كه همانا ابزار شناسايى وثاقت حديث و منبعى آگاهى بخش درباره نوع انتقال آن بوده است ، مورد ترديد قرار مى گيرد . حديث از آن رو مورد توجه و علاقه است كه منبع شناخت انديشه و آراى مسلمانان و بازگوكننده تحولات تاريخى پس از وفات پيامبر ـ و در برخى موارد ، مدتى طولانى پس از رحلت وى ـ به شمار مى آيد . در هر صورت ،

1.با آن كه گلدتسيهر و ديگران كاملاً روشن ساخته اند كه علم الحديث اسلامى ، درست همانند مطالعات خاورشناختى ، وضع حديث را عاملى مهم در تمامى جنبه ها به حساب مى آورد ، به نظر مى رسد اين نكته در ميان خاورشناسان به جايگاهى شايسته يافته و نه در واقع كسى از آن بهره اى برده است .

2.فرمان شناسى (diplomatics) فنى است كه بر اساس آن اصالت يا جعلى بودن فرمان ها و دستخط هاى پادشاهان و اسناد دولتى و ديپلوم ها را تشخيص مى دهند (مترجم) .

صفحه از 29