نويسنده، چنين تقوّلى را نه از سوى صحابه كه به قرآن آشنا بوده اند و جايى براى اين بيهوده گويى در ميان آنها وجود نداشته، كه از سوى راويان مى داند. او به اين ترتيب، اختلاف قرائت ها را ـ كه دليلى براى تحريف قرآن بر شمرده شده ـ از بيخ و بن منتفى مى داند. وى براى تأييد نظرش، به معناى قرائت عطف توجه مى كند كه قرائت ياد گرفتن نص و معناى آن است و تبديل الفاظ قرآن و مقايسه آن با قواعد عربى - كه بعدها شكل گرفته و سامان يافته - عامل آن بوده است.
6 ـ 7 . كتاب، مصحف و قرآن
از جمله مباحث كتاب را بحث «كتاب» تشكيل داده است. مؤلف، با بررسى هاى به عمل آورده به اين نتيجه رسيده كه بر خلاف تفسير رايج، كتاب در قرآن، نه به معناى قرآن كه به معناى مكتوبى است كه حاوى دستورالعمل هايى از سوى خداوند است و نام قرآن در خود قرآن تنها قرآن است و بس؛ اعم از كل آن و يا جزء آن. ۱ و مصحف به نوشته هايى گفته مى شود كه در آنها آيات قرآن و آنچه از پيامبر در تفسير آنها وارد شده، نوشته شده باشد. ۲ گو اين كه از همان زمان نزول آيات، همه كسانى كه قرآن را مى نگاشته اند، با تفسير و توضيح پيامبر تأليف مى كرده اند و بعدها سياست خلفا بر اين قرار گرفته كه قرآن را مجرد از توضيح رسول خدا و بيان او بنگارند. ۳ اين نوشته ها بعدها از كلام پيامبر مجزا نوشته شد، بعدها مصحف نيز ، به اعتبار سابق، همان مصحف ناميده شد. بنا براين، وجه مصحف ناميده شدن قرآن هايى كه صحابه جمع كرده و نوشته بودند، روشن مى شود و وجود آنها هيچ گاه نمى تواند به معناى وجود اختلاف در قرآن باشد؛ چه اين كه قرآن، در اصل يكى بيش نبوده و بقيه، متفاوت و گوناگون بوده اند.
7 ـ 7. نقد احسان ظهير؛ قرآن مصون از هر دگوگونى
جلد سوم القرآن الكريم به نقد كتاب الشيعة و القرآن اختصاص يافته و بر خلاف دو جلد پيشين، بحث و بررسى در اين جلد، موردى و يك يك ديدگاه هاى احسان ظهير را شامل مى شود. نويسنده ، پس از نقل سخنان احسان ظهير ، به اشكالات او پاسخ داده و براى اين منظور، ديدگاه مدرسه اهل بيت را باز گفته و قرن به قرن تا قرن پانزدهم اقوال علماى اماميه را نقل كرده و آن گاه ، ادعاى مؤلف الشيعة و القرآن را ـ كه مدعى است هزار حديث در تحريف قرآن وجود دارد ـ رد كرده ۴ و ياد آورى نموده كه پاره اى از اين احاديث از منابع اهل سنت و مدرسه خلفا به منابع شيعى وارد شده و يا در منابع هر دو