درستى خبر قابل پذيرش و اعتماد مى گردد ؛ يعنى به ضميمه قراين و شواهد ، مورد وثوق قرار مى گيرد ؛ اما تبيين اين سخن وابسته به امورى است كه در ذيل بيان مى شوند :
2 ـ 3 ـ 2 . اقسام حديث از نظر قوّت سندى
حديث از نظر سطح قوّت سندى بر چند طبقه تقسيم مى گردند :
1 . موجب قطع و يقين .
2 . موجب اطمينان كه نزد عرف عقلا از آن تلقّى به علم مى گردد ؛ زيرا احتمال خلاف به حدّى ضعيف است كه عرف با نگرش عادى و غير مدقّقانه ، معمولاً به چنان احتمال ضعيفى توجه نمى كنند ؛ اما وقتى مورد پرسش و تدقيق قرار مى گيرند ، متوجه آن مى شوند و تا حدودى ابراز ترديد مى كنند .
3 . موجب وثوق به صدور خبر ۱ ، يعنى احتمال صدورش به ميزانى از قوّت باشد كه معمولاً عقلا در رفتارها و تعاملات خود بر آن اعتماد مى كنند و احتمال خلاف را ناديده مى انگارند و آن را قابل مسامحه مى شمارند .
4 . حديث موجب ظنّى باشد كه دليلى بر اعتبارش نيست .
5 . شكّ به صدور ؛ خواه با تساوى دو طرف شكّ و يا پايين تر از آن .
6 . قطع و يقين به عدم صدور آن وجود داشته باشد .
3 ـ 3 ـ 2 . دامنه و شرايط اعتبار سندى
برخى دانش ها تنها با حقايق محض سر و كار دارند ، و نگرش اثباتى در آنها با نگرش ثبوتيشان چندان تفاوتى ندارد ؛ ادلّه اثباتى در چنين دانش هايى جز با قطع معقول نيست ؛ مثلاً علم كلام ـ كه موضوعش هستى و نيستى است ـ مجموعه امورى است كه باور و اعتقاد به آنها در دين لازم شمرده مى شود . تصديق جازم به مفاد احاديث در چنين پژوهش هايى جز با حصول قطع ممكن نيست . احاديث و دلايلى كه كمتر از قطع را افاده نمايند ، تنها گمان يا شكّ اعتقادى را در پى خواهند آورد كه خود موضوعِ مباحثى است كه در محدوده كار اين مقاله نمى گنجد .
امّا در دانش هاى اعتبارى ، كافى بودن مراتبى پايين تر از مرتبه قطع ، تابع دلايل اعتبار در همان دانش هاست ؛ مثلاً در حوزه دانش فقه ، سه دسته اوّل ۲ مطابق ادلّه اى كه در اصول مورد تحقيق قرار گرفته ، حجّت و معتبر شمرده مى شوند ؛ زيرا دسته نخست در منظر صاحب قطع علم است و حجّيت و اعتبارش عقلى و وجدانى است ، و دو دسته بعدى نيز گر چه علم نيستند ، اما علم به اعتبار
1.تفكيك وثوق خبرى (كه از ظنون خاصّه است) از اطمينان (كه علم عرفى است) هم به جهت تفاوت خود اين دو اصطلاح اصولى است ـ چنان كه در متن اشاره شد ـ و هم به لحاظ تفاوت آن دو در مرحله اثبات اعتبارشان ، و هم به لحاظ تفاوت آن دو در گستره اعتبار ؛ زيرا اطمينان در همه جا حجّت است ، برخلاف وثوق كه محدود به خبر و موارد معدودى است .
2.اگر مانعى براى اعتبار دسته سوم عارض نگردد .