آنچه از اين جمله استفاده مى شود آن است كه خود مردم عمدا به خاطر مخالفت با «ما انزل الله» زير بار سخن خدا و رسول نرفتند. در جملات ديگر آمده كه آن دو نفر و ده نفر امت را به قهقرا برگرداندند. اينها چگونه قابل جمع است؟
14. در باب علم پيامبر و امام على روايات قابل تأمل اند. در يك جا آمده است:
قال طلحه (به امام على(ع) خطاب مى كند) كل شى من صغيرا و كبيرا و خاص أو عام كان أو يكون إلى يوم القيامة فهو مكتوب عندك
[امام على(ع)] قال: نعم و سوى ذلك أن رسول الله(ص) اسر إلىّ في مرضه مفتاح الف باب من العلم يفتح كل باب الف باب من العلم ۱ .
درونى اين روايت خود يك تناقض دارد كه طلحه سؤال مى كند: كان أو يكون إلى يوم القيامة؛ هرچه بود و خواهد بود تا روز قيامت در نزد شما مكتوب است؟
در جواب نقل شده از حضرت آمده است: بله و غير از اينها. غير از اينها چه چيز مى تواند باشد كه در كان و يكون نيست.
از طرفى در جاهاى ديگر نكاتى آمده كه با اين عبارت نمى سازد؛ مثلاً عبارت:
انى خشيت إن يقول لى ذلك اخى رسول الله(ص)[لم] فرقت بين الامه و لم ترقب قولى و قد عهدت إليك إن لم تجد اعوانا ان تكف يدك و تحقن دمك و دم اهل بيتك و شيعتك. ۲
و اين جمله هم قابل تأمل است كه پيامبر به حضرت زهرا(ع) خطاب مى كند:
ليس احد من امتى يعلم جميع علمى غير بعلك لان اللّه علّمنى علما لا يعلمه غيرى و [و غيره] و لم يعلم ملائكته و رسله و انما علّمه اياى و امرنى الله إن اعلّمه عليا و ففعلت ذلك فليس احد من امتى يعلم جميع علمى و فهمى و فقهى كله غيره ۳ .
اين مطلب با ديدگاه معروف شيعه و رواياتى كه در مورد ائمه و حضرت زهراست، سازگار نيست، چون در اين روايت تنها كسى كه تمام علم پيامبر را مى داند، فقط حضرت على(ع) است.
نكات ديگرى هم وجود دارد كه مى توان وجوهى به عنوان جواب براى آن ذكر كرد ولى جاى تأمل دارد.
اگر امام على(ع) «كان و يكون» را تا قيامت مى داند، كلمه خشيت يعنى چه، كه ترسيدم پيامبر چنين چيزى بفرمايد؟ از طرفي مگر آنچه را امام على(ع) انجام مى دهد پيامبر نمى داند
1.سليم بن قيس، ج ۲، ص ۶۵۸.
2.همان، ص ۶۶۵، ج ۲.
3.همان، ص ۵۶۶.