نقش پيش فرضها در ترجمه حديث - صفحه 8

مسئله پيش فرضها

اينها نكاتى است كه در بيشتر بحثها و نقدها به آن اشاره شده است و نگارنده در اينجا به آنها نمى پردازد. اما افزون بر عوامل فوق، گاه وجود برخى از پيش فرضها در ذهن مترجم موجب به دست دادن ترجمه اى مى شود كه با متن اصلى متفاوت است. مترجم، در اينجا، شرايط لازم را براى ترجمه دارد و نمى توان او را به ندانستن زبان متهم نمود و در عين حال حسن نيت دارد، با اين همه با نگاهى به آن ترجمه مى توان نادرستى آن را نشان داد و گاه چنين خطايى چنان آشكار است كه حيرت مى كنيم چرا مترجم دچار چنان خطايى شده است. در اينجا بايد اين نكته را افزود كه ميان خطاى ناشى از ندانستن اصول ترجمه و داشتن پيش فرضها نمى توان ديوار نفوذ ناپذيرى كشيد. گاه ندانستن زبان به پيش فرضهاى خطايى مى انجامد و گاه نيز برخى پيش فرضها به بدفهمى زبان و لغزشهاى ترجمه اى راه مى برد. با اين حال، براى تسهيل بحث، در اينجا تنها به خطاهايى اشاره مى شود كه ناشى از داشتن پيش فرضهاى خاصى است. در اينجا مسئله امانت دارى و يا عدم امانت دارى مترجم در ميان نيست. مترجمى نيز كه ازامانتدارى كامل برخوردار است، به دليل داشتن پيش فرضهاى خاصى ممكن است متن را به گونه خاصى ببيند و آن را در زبان مقصد به همان شكلى كه ديده است، منتقل كند.
قبل از ادامه بحث بايد درباره پيش فرضها (presuppositions) توضيحى داد. همه پيش فرضها در يك سطح نيستند؛ برخى لازمه حيات انسانى و پيش شرط فهم هستند و برخى لازمه سلامت جامعه؛ برخى كلى و عام هستند و برخى فردى و شخصى؛ برخى را نمى توان حذف كرد و همزاد انسان هستند؛ برخى را مى توان و بايد حذف نمود. براى مثال، برخى از پيش فرضها لازمه تفكر انسانى و شرط حيات انديشه است؛ مانند تفسيرى كه كسانى چون گادامر از شرايط اوليه فهم و پيش فهم به دست مى دهند. ۱ برخى از پيش فرضها نيز لازمه اصل تحقيق و پژوهش در علوم طبيعى است؛ براى مثال علوم طبيعى مبتنى بر اصل استقراست، ۲ اما خود اين اصل مبتنى بر پيش فرضى به نام اصل «يكنواختى طبيعت» ۳ است. اين يكنواختى طبيعت در هيچ يك از علوم اثبات نمى شود. با اين همه، اگر كسى اين

1.براى توضيح بيشتر در اين باره، ر.ك: نسبيت رئاليسم و حقيقت از نظر گادامر، نامه مفيد، سال دهم، شماره ۴۱، فروردين و اريبهشت ۱۳۸۳، ص ۱۶۵-۱۳۵.

2.فرهنگ انديشه نو، تهران: مازيار، ۱۳۶۹، ۲۲۵.

3.Uniformity of natureفلسفه علم در قرن بيستم، تهران ـ قم: سمت ـ طه، ۱۳۸۱، ۲۵.

صفحه از 22