مائدة الأسحار لخلّص المؤمنين الأخيار - صفحه 308

خاتمه : در بيان تعداد اسباب استجابت دعاست

بدان كه چون در فقره سابقه اشاره شد به اين كه مراد از موصول در جمله بما تجيبني حين أسْألُكَ ، اسباب استجابت دعاست ، از اين جهت مناسب نمود ذكر اسباب مشار اليها ، پس مى گوييم كه اسباب مزبوره به هفت قسم منقسم مى گردد؛ زيرا كه آن اسباب يا برمى گردند به خود دعا ، به اين معنى كه در دعا خصوصيتى به هم مى رسد كه باعث استجابت مى شود يا برمى گردند به زمان دعا يا مكان دعا و يا مركّب از مكان و دعا ، و يا مركب از زمان و دعا ، يا راجع مى شوند به حالات ، وحالات نيز بر دو قسم مى باشند : يكى حالاتى كه از براى داعى به هم مى رسد ، دويم حالاتى كه دعا در آن حالات واقع مى شود .
قسم اول : اسبابى هستند كه راجع به خود دعا مى باشند و آن اين است كه دعا متضمن باشد اسم اعظم الهى را و نمى داند آن اسم را مگر كسى كه خدا او را مطلع بر آن گردانيده است از پيغمبران و اولياء اللّه ـ صلوات اللّه عليهم أجمعين ـ ولكن در بعضى از اخبار ائمه اطهار ـ عليهم صلوات اللّه الملك الغفار ـ اشاره به آن شده است مثل آن چيزى كه روايت كرده است آن را ابو هريره كه : سؤال نمودم از حبيب خود رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم از اسم اعظم الهى ؟ فرمودند كه : بر تو باد به آخر سوره حشر! آن آيات را بسيار قراءت كن . پس دفعه ديگر پرسيدم ، همان جواب فرمودند تا سه مرتبه .
و مثل آنچه روايت شده است كه : اسم اعظم الهى در آية الكرسى است و در اول سوره آل عمران در «الحيّ القيوم» .
و نيز از رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم مروى است كه فرمودند : بسم اللّه الرحمن الرحيم نزديك تر است به اسم الهى از سياهى چشم به سفيدى آن .
و بعضى گفته اند كه : اسم اعظم الهى در « يا حيّ يا قيوم ، يا ذا الجلال والإكرام » است . و بعضى گفته اند كه در اين كلمات است : يا هو يا من هو يا لا إله إلاّ هو . و بعضى گفته اند كه اسم مزبور لفظ جلاله است و آن مرموزترين اسم هاى پروردگار و بالاترين نام هاى حضرت آفريدگار است . و اين قول اقرب به صواب است ؛ زيرا كه اخبار كثيره در اين

صفحه از 326