مائدة الأسحار لخلّص المؤمنين الأخيار - صفحه 221

خصم غالب شود ، لباس او را از نعش او بربايد . و پادشاهان را عزيز گويند از راه غلبه اى كه بر رعيت دارند ، و بر اين معنى است قول برادران يوسف كه : « يَـأَيُّهَا الْعَزِيزُ »۱ و نيز عزيز بر كسى اطلاق كنند كه معادل وى چيزى نبوده باشد . بعضى از اكابر ذكر نموده اند كه هر روز بعد از طلوع فجر نود و نه بار گفتن اين اسم براى اطلاع بر اسرار علم كيميا و سيميا نافع است ، و هر كه هر روز چهل بار بگويد ، دولت عظيم يابد . عدد كبيرش نود و چهار ، وسيطش سيزده و صغير آن چهار است .

عزيزا ! عزتى بر ما ببخشاىدل ما را ز لطف خويش بگشاى
ز قيد بستگى ، وارستگى بخشپس از وارستگى بايستگى بخش
بكن وارسته ام از قيد اغيارمده غير خودت را در دلم بار
درِ آمد شدن بر غير بر بندمكان خود به دست غير مپسند
در آن قصرى كه باشد در خور شاهستم باشد گدا در وى كند جاه
بده چشمى بر اين حيران مضطركه غير از تو نبيند چيز ديگر
به يك ديدن مرا پاينده مى داربه وحدت بينى خود زنده مى دار
چنان در كار خويشم ساز بيناكه ميلم منقطع گردد ز دنيا
ز دنيا و ز اهلش كن مرا دوراز اين دل مردگانم ساز مهجور
مرا اين جايگه گويى مزار استبه گورستان شب و روزم گذار۲است
ز تنهايى در اين غربت به جانمبه جان از صحبت دل مردگانم
همه در لجّه دنيا غريق اندتوان كى گفت كاين مردم رفيق اند
نديدم در همه عالم رفيقىنديدم در همه دنيا شفيقى
به غير از چندى از ياران يك دلكه از بعضى مرا دور است منزل
ندارم گر بميرم از جدايىجز ايشان با كسى من آشنايى

1.سوره يوسف ، آيه ۸۸ .

2.خ . ل : قرار .

صفحه از 326