مائدة الأسحار لخلّص المؤمنين الأخيار - صفحه 204

لِمُؤَلِّفِه

اهل بدع نموده به هر جانبى كمينيا صاحب الزمان نظرى كن به مؤمنين
گرگان نشسته هر طرفى همچو روبهانتا فرصتى كنند و در آيند از كمين
تا كى نهفته دارى آن روى همچو ماهبرقع به دور افكن از آن روى نازنين
وقت است وقت اى همه جان ها فداى توبيرون خرام و شورش عشاق را ببين
تا چند زبر ابر ، نهان ماند آفتابتا چند در حجاب بود آن مه جبين
يا خود برون خرام و بده داد خلق رايا نصرتى ببخش بر اين شاه پاكدين
ظلّ اللّه ناصر دين محمّدىكو را هميشه بادا فتح و ظفر قرين
پيوسته باد رايت فتحش به روزگارافراشته براى هلاك معاندين
بادا ز هر گزند وجودش به حفظ حقفتحش در آستانه و نصرت در آستين
با عدل و داد مقترن اركان دولتشحامى شرع و ماحى آثار مفسدين
يعنى مر آن گروه كز اهل ضلالت انددارند كينه ها به دل خود ز مؤمنين
ما را شكايت آنچه بود ز اهل بدعت استقومى كه بدتر[ند] ز جهّال مشركين
يا رب نگاه دار ز هر فتنه در جهاناز ظلّ پادشاه جهان جمله اهل دين
او را چنان بدار كه بى پرده بشنوداز صاحب الزمان ز زبان وى آفرين۱
تزيين اول : بدان كه كلمات ، جمع كلمه است و كلمه در اصطلاح نحويين عبارت

1.خ . ل : كه به عدل تو آفرين .

صفحه از 326