۲۴۰.وَ مِنْ كَلامِهِ : مَا نَدَمَ مَنْ سَكَتَ .
۰.و از كلام اوست : پشيمان نشد آن كس كه خاموش شد .
هر كه انديشد و سخن گويد۱
هر چه گويد ، بر او به تاوان نيست
صد پشيمانى است در گفتن
هر كه خاموش شد ، پشيمان نيست
۲۴۱.مَجْلِسُ الْكِرَامِ حُصُونُ الْكَلاَمِ .
۰.مجلس كريمان ، حصار سخن است .
چون به جُهّال ، هم نشين باشى
بهْ كه دارى نگه شمارِ سخن
روضه مجلس كريمان است
نزد اهل خِرَد ، حصار سخن
۲۴۲.وَ قَالَ : مَنْقَبَةُ الْمَرْءِ تَحْتَ لِسَانِهِ .
۰.و گفت : منقبت مرد ، زير زبان اوست .
گفت آن كو سخنْ پسنديده
شرف و قدر خويش ، ظاهر كرد
تا بزرگى كنى ، زبانْ خوش دار
هست زير زبان ، بزرگىِ مرد
۲۴۳.مُجَالَسَةُ الأحْدَاثِ مَفْسَدَةُ الدِّينِ .
۰.نشستن با جاهل ، تباه كننده دين است .
گر به روشن دلان جليس شوى
چهره مانند ماه خواهى كرد
ور نشينى به جاهلان ، شك نيست
دين خود را تباه خواهى كرد
1.در نسخه «ح» : هر كه شد تند ، چون سخن گويد .