گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالي) - صفحه 198

۱۶۸.ظُلْمُ الْمُلُوكِ أوْلى مِنْ دَلاَلِ الرَّعِيَّةِ .

۰.ظلم پادشاهان ، اولى است از دلال رعيت .

چون دليل است عدل و ظلم شهان
منتشر در جهان بى سر و پا

گر كنى عدل و ظلم شه معلوم
از دلال رعيّت است اولى

۱۶۹.وَقَالَ : ظَلاَمَةُ الْمَظلُومِ لاَ يَضِيْعُ .

۰.و گفت : ظلم بر مظلوم ، ضايع نيست .

روز محشر ستانَد از ظالم
داد مظلوم ، حاكم صانع

ظالم ار ظلم كرد بر مظلوم
اجر مظلوم كى شود ضايع

۱۷۰.وَقَالَ : ظُلْمُ الظَّالِمِ يَقُودُهُ إلَى الْهَلاكِ .

۰.و گفت : ظلم ظالم ، مى كِشد او را به هلاك .

حق ، جزا چون دهد به قدر عمل
دلت از ظلم و كينه گردان پاك

تا نگردى هلاك ، ظلم مكن
ظلمِ ظالم كِشد وِرا به هلاك

۱۷۱.ظَمَأُ الْمَالِ أشَدُّ مِنْ ظَمَأ المَاءِ .

۰.تشنگى مال ، سخت تر است از تشنگى آب .

چون سراب است مال ، مطلب از آنك
تشنگى بيشتر شود ز سرا

ب

سخت تر تشنگى مال بسى
بُود از تشنگى مرد به آب

۱۷۲.وَقَالَ : ظِلُّ السُّلْطَانِ كَظِلِّ اللّهِ .

۰.و گفت : سايه پادشاه ، مثل سايه خداست .

شاه عادل محقّق است كه هست
لطف رحمان۱ميانه خلقان

در پناهش گريز از آن كه بُود
سايه شاه ، سايه سبحان

1.در نسخه «ح» : ايزد .

صفحه از 228