گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالي) - صفحه 173

۶۴.وَقَالَ : خالِفْ نَفْسَكَ تَسْتَرِحْ .

۰.و گفت : مخالفت كن با نفس خود ، تا راحت يابى .

هر كه مرد است ، دشمن نفس است
هست با نفس دشمنى طاعت

دشمنى كن به نفس خود دايم
تا بيابى عزيز من راحت

۶۵.خَيْرُ الأصْحَابِ مَنْ يَدُلُّكَ عَلَى الخَيْرِ .

۰.بهترينِ ياران ، آن كس است كه دلالت كند تو را بر خير .

يار نعمت بسى است فرقى كن
يارت اندر شرست يا در خير

آن بُود بهترينِ يارانت
كو دلالت كند تو را بر خير

۶۶.خَابَ صَفْقَهُ ۱ مَنْ بَاعَ الدِّينَ بِالدُّنيَا .

۰.زيان است بيع آن كس كه بفروخت دين به دنيا .

عشوه هاى جهان مخر به جوى
كآورد عاقبت پشيمانى

بيع آن كس بُود زيان كه فروخت
دين باقى به دنيىِ فانى

۶۷.وَقَالَ : خَليْلُ الْمَرءِ دَليْلُ عَقْلِهِ .

۰.و گفت : دوستى مرد ، دليل عقل اوست .

در جهان ، يار نيك اگر جويى
عقل را رهنماى خود گردان

مرد را از كسى كه باشد يار
دوستى۲جز دليل عقل مدان

1.خ ل : صَفْقَتَهُ .

2.در نسخه «ح» در جهان .

صفحه از 228