گنج گهر (ترجمه منظوم نثر اللئالي) - صفحه 169

۴۴.ثَناءُ الرَّجُلِ عَلى مُعْطِيه مُسْتَزيدٌ .

۰.ثناى مرد بر عطاكننده ، زيادت كننده عطاست .

هر سخى كو عطا كند به كسى
و آن عطا ديده اش ثنا گويد

مرد بر وى عطا زياده كند
تا دگر باره اش دعا گويد

۴۵.وَقالَ عَلَيهِ السَّلامُ : جُدْ بِما تَجِدُ .

۰.و گفت : سخاوت كن به آنچه بيابى .

مايه تو سخاست در ره حق
به كم و بيش ، اين تجارت كن

جود را نيست احتياج به گنج
آنچه يابى بدو سخاوت كن

۴۶.وَمِنْ كَلامِهِ : جُهْدُ المُقِلِّ كَثِيْرٌ .

۰.و از كلام اوست : نيكى كردن اندك مال ، بسيار است .

هر كه نيكى نكرد ، مالْ چه سود؟
مال بگذار ، نيكويى كار است

نيكىِ اندك تو در ره دين
به يقين دان كه مال بسيار است

۴۷.وَمِنْ كَلامِهِ : جَمَالُ المَرْءِ فِي الْحِلْمِ .

۰.و از كلام اوست : جمال مرد ، در حلم است .

انبيا فخر كرده اند به حلم
حلم ، صد بار بهتر از علم است

زينت خود به حلم ده ، زيراك
خوب رويى مرد ، در حلم است

۴۸.وَمِنْ كَلامِهِ : جَلِيسُ السُّوءِ شَيْطَانٌ .

۰.و از كلام اوست : همنشين بد ، شيطان است .

خير وشر ، كز تو مى شود واقع
از بد و نيك ، هم نشين مى دان

هم نشين نكو گزين ، زيراك
هم نشين بد است چون شيطان

صفحه از 228