2 - 2 - ديدگاه علامه مجلسى
2 - 2 - 1 - معناى اول
علامه مجلسى بر اين عقيده است كه اكثر روايات مربوط به عقل، ظاهر در معناى اول و دوم است و ريشه اين دو معناى نيز يك مفهوم است و در ميان اين دو معناى، بيشتر روايات در معناى دوم، ظاهرتر است. ۱ ايشان در موارد زير، واژه عقل را به معناى اول دانسته است:
الف - حديث دوم:
۰.عن على(ع) قال: هبط جبرئيل(ع) على آدم(ع) فقال: يا آدم إنى اُمِرت أن اُخيِّرك واحدة من ثلاث فاختَرْها و دَع اثنتين فقال له آدم: يا جبرئيل و ما الثلاث؟ فقال: العقل و الحيأ و الدين. فقال آدم(ع) انى قد اختَرْت العقل فقال جبرئيل للحيأ و الدين: انصرفا و دعاه فقالا: ياجبرئيل إنّا اُمِرنا أن نكون مع العقل حيث كان قال: فشأنكما و عرج؛
۰.امام على(ع) فرمود: جبرئيل بر آدم نازل شد و گفت: اى آدم، من مأمور شده ام كه تو را در انتخاب يكى از سه چيز، مخير سازم پس يكى را برگزين و دو تا را واگذار. آدم گفت: آن سه چيست؟ گفت: عقل و حيا و دين. آدم گفت: عقل را بر گزيدم. جبرئيل به حيا و دين گفت: شما بازگرديد و او را واگذاريد. آن دو گفتند: اى جبرئيل، ما مأموريم هر جا كه عقل باشد، با او باشيم. گفت: خود دانيد، و بالا رفت. ۲
به نظر ايشان، مراد از عقل در اين حديث، مفهومى است كه معناى اول، دوم و سوم را در بر مى گيرد. ۳
ب - علامه بخشى از حديث دوازدهم را به معناى اول از معانى عقل گرفته است. در اين بخش حضرت موسى بن جعفر(ع) مى فرمايد:
۰.يا هشام انّ للّه على الناس حُجّتين: حجّة ظاهرة و حجّة باطنة، فأمّا الظاهرة فالرُسُل و الأنبيأ و الائمّة(ع) و أمّا الباطنة فالعقول؛
۰.اى هشام! خدا بر مردم دو حجت دارد: حجت آشكار و حجت پنهان. حجت
1.مرآة العقول، ج ۱، ص ۲۷.
2.اصول كافى، ج ۱ ، ص ۱۱ ، ح ۲ .
3.مرآة العقول، ج ۱ ،ص ۳۲ .