معرفى شروح كتب اربعه حديثى شيعه پرداخته و شروحى از قبيل مرآةالعقول (شرح الكافى)، روضةالمتقين (شرح من لا يحضره الفقيه)، ملاذ الأخيار (شرح تهذيب الأحكام) و شروح كتاب استبصار را نام مى برد، و از ساير جوامع حديثى نيز به كتاب تفصيل وسائل الشيعة و شروح و حواشى بر كتاب بحارالأنوار و شروح نهج البلاغة و صحيفه سجادية و ساير كتب ادعيه و اذكار اشاره مى كند.
در فصل چهارم، از فعاليت در زمينه اصول حديث و علم رجال بحث مى كند؛ بحثهايى از قبيل درايةالحديث، علم رجال حديث، تعريف و تاريخچه پيدايش هر يك از اين دو و نقش اين دو در رابطه با حديث عناوين اصلى اين فصل را تشكيل مى دهد. وى به تناسب تقسيم حديث از ديدگاه متقدمان و متأخران، عوامل اين تقسيم را يادآور شده و در پايان، كتابهاى درايه اى و رجالى را معرفى مى كند.
فصل پنجم، درباره موقعيت حديث در دوران معاصر است نويسنده در اين فصل نيز بيشتر به معرفى تأليفاتى در زمينه پژوهشهاى حديثى همت گماشته، و تدوين مجموعه هاى حديثى را در عصر حاضر از جمله فعاليتهاى مثبت در اين زمينه مى داند. كتابهايى را كه در اين فصل نام مى برد، عبارت اند از: جامع أحاديث الشيعة، ميزان الحكمه، الحياة، آثارالصادقين، مسانيد أئمه(ع)، معجم المفهرسها، مستدركها و غريب الحديثها.
در ادامه اين فصل، نگاهى گذرا به تشكيل مؤسسات تحقيقاتى در حوزه علوم حديث دارد و تعدادى از اين مراكز را با شيوه كارى و نوع محصولات هر يك نام مى برد. او يكى ديگر از مباحث زمينه ساز در تحقيقات و تأليفات حديثى را كتابخانه هاى تخصصى حديثى دانسته و به معرفى برخى از اين كتابخانه ها پرداخته است.
6. علم لدنى در قرآن و حديث، زهره سادات ميرترانى حسينى، كارشناسى ارشد علوم قرآن و حديث، دانشكده اصول دين قم، استاد راهنما: دكتر محمدكاظم شاكر، استاد مشاور: دكتر عبداللّه محمدى اصفهانى، 1378، 180ص.