نقد متن (1)(پيشينه تاريخي) - صفحه 24

3 . سخيف و مورد استهزا بودن حديث.
4 . مخالفت آشكار حديث با سنت صريح، مانند اينكه بر فساد يا ظلم يا مدح و ذم نابجا مشتمل باشد.
5 . اينكه ادعا شود پيامبر كارى را در محضر عموم انجام داد ولى آنها آن را كتمان كردند.
6 . حديث مضمونى نادرست داشته باشد.
7 . سخن به مانند سخن انبيا نباشد.
8 . در حديث تاريخهاى جزئى قيد شده باشد.
9 . اينكه به سخن طبيبان و پزشكان بيشتر شباهت داشته باشد.
10 . احاديث پيرامون عقل.
11 . احاديث مربوط به زندگانى خضر
12 . احاديثى كه شواهد درست بر خلافش قائم گردد.
13 . مخالفت حديث با صريح قرآن.
علامه مامقانى (1290 - 1351ق) در كتاب مقباس الهداية، پس از اشاره به اينكه زمينه جعل اصطلاحات در باب تشخيص و تمييز اخبار، فاصله زمانى، از ميان رفتن قرائن و اشتباهات پديد آمده در دوره هاى تاريخى بود، مى نويسد:
نظرگاه متأخران در باب تمييز روايات و جعل اصطلاحات تنها از ناحيه سند بود، صرف نظر از قرائن خارجى، نه آنكه تنها راه سنجش همان باشد. از اين رو، فراوان ديده مى شود كه روايت موثق يا صحيح را كنار مى نهند و حديث ضعيف را به جهت قرائنى از قبيل شهرت، اجماع و... مى پذيرند. در نتيجه، نسبت ميان آنچه آن را صحيح مى دانند و آنچه در عمل بدان پايبندند، عموم و خصوص من وجه باشد.
و از همين جا روشن مى شود كه روش متأخران نيز به روش متقدمان نزديك

صفحه از 30