مروري بر كتاب «دانش دراية الحديث»و... - صفحه 201

ذكر كرده، اقسام خبر ضعيف را مجزا ساخته و مهمل و مجهول را در شمار اقسام حديث ضعيف قرار داده است. ۱ بعد از مامقانى نيز تمام فضلاى معاصر و از جمله مؤلف از وى متابعت كرده و همين گونه عمل كرده اند.
بعد از اثبات ايراد مزبور اكنون بايد براى شرح دو اصطلاح مزبور دنبال جاى بگرديم. از نظر نگارنده بهترين جا براى شرح اين دو اصطلاح، بحث الفاظ ذم و جرح است زيرا چنان كه اشاره شد، اين دو از الفاظ ذمّ هستند.
جاى ديگرى كه مى توان به شرح اين دو اصطلاح پرداخت، بحث شرايط راوى است - چنان كه اهل سنت اين گونه عمل كرده اند - ؛ زيرا برخى قايل به پذيرش روايت از راويان مهمل و مجهول هستند، بنابراين بايد در بحث شرايط راوى گفته شود كه نظر اغلب علما در اين رابطه چيست و چه كسانى و بر چه اساسى روايت راويان مجهول را پذيرفته اند، طبيعى است كه وقتى بحث از پذيرش روايتِ راويان مجهول و مهمل به ميان آيد، ابتدا بايد گفته شود كه مجهول چه كسى است، و نيز مهمل به چه كسى گفته مى شود، و فرق بين اين دو چيست؟
حال نوبت به آن مى رسد كه ببينيم تعريف مناسب تر براى مجهول و مهمل چيست؛ زيرا چنان كه در اول بحث گفته شد در هيچ يك از كتاب هاى علماى شيعه براى اين دو، تعريف مناسبى كه بيانگر فرق بين آنها نيز باشد، ذكر نشده است. از نظر نگارنده تعريف مناسب چنين است:
مجهول، راوى اى است كه شخصيت (ذات) وى شناخته شده نباشد، اگر چه نام وى در كتاب هاى رجالى آمده باشد و علماى رجال حكم به جهالت وى كرده باشند و يا اصلاً نام وى در كتاب هاى رجالى نيامده باشد و ما نام وى را تنها در سند يك يا دو حديث يافته باشيم.
طبيعى است كه وقتى كسى شخصيتش مجهول باشد، حال وى از جهت اتصاف به عدالت و يا ضعف نيز مجهول است. قيد «يك يا دو حديث» در تعريف فوق نيز براى خارج نمودن موردى است كه نام شخصى را در اسناد روايات بسيارى بيابيم؛ زيرا در صورت مزبور كثرت روايت راوى و تعدد راوى و مروى عنه، از موجبات شناخته شدن شخصيت وى، و حتى كاشف از حُسن حال است.
مهمل، راوى اى است كه نام وى در كتاب هاى رجالى ذكر شده و شخصيتش

1.ر.ك: مقباس الهداية، ج ۱، ص ۳۹۷.

صفحه از 195