بدين ترتيب، سلوك إلى الله راهى طولانى است كه ابتداى آن شناخت خدا و انتهاى آن تفويض كارها به اوست و بين اين آغاز و پايان، مراحل بسيارى چون عبوديت، اطاعت، بيم، اميد، اخلاص، محبت، تواضع، شكر، حمد و...است. در بسيارى از روايات اسلامى نيز به اين معانى اشاره شده است كه گلچينى از آنها را به قدرى كه مناسب اين مقال باشد ذكر مى كنيم:
۰.پيامبر اكرم(ص) فرموده است:هر كه خدا را بشناسد، دهان خود را از سخنان بى مورد و شكم خود را از غذاهاى ناپاك مى بندد و با نماز و روزه خود را به عفت وا مى دارد.
۰.از اميرالمؤمنين(ع) چنين نقل شده است:از كسى كه خدايش را مى شناسد تعجب مى كنم كه چرا براى جايگاه ابدى خود تلاش نمى كند.
۰.امام صادق(ع) فرموده است:هر كس شناخت پيدا كند از خدا پروا مى كند، و هر كه از خدا پروا كرد، نفس او به راحتى از دنيا مى گذرد.
۰.اين روايات را نيز از اميرمؤمنان(ع) نقل كرده اند:خداوندا، ما را از آنان قرار ده كه ياد تو از شهوتها بازشان داشته است.
۰.خداشناسى در قلب هر كس ساكن گرديد، بى نيازى از خلق خدا نيز در قلب او ساكن مى شود.
۰.كسى كه عظمت خداوند را شناخت، سزاوار نيست كه احساس بزرگى كند.
۰.هر كه خداشناس تر باشد، خداترس تر نيز هست.
۰.نهايت معرفت، ترس از خداست.
۰.هايت علم، ترس از خداوند متعال است.
۰.داناترين مردم به خدا كسى است كه بيشتر از او طلب حاجت مى كند.
۰.از كسى كه خدا را مى شناسد و خداترسى او زياد نمى شود تعجب مى كنم.