نگاهي به «مشكوة الانوار طبرسي» - صفحه 216

شنواندن سخن به شخص ناشنوا، بدون اينكه ناراحتش كند، صدقه اى گوارا است.
«تضجَّرَ» به معناى «ضاقَ» و «تبرَّمَ» ۱ است و «من غير تضجّر» بيان حالت خود مُسمِع و شنواننده است؛ يعنى بدون انزجار و ملال و دل تنگى، شخص ناشنوا را متوجّه سخن خود سازد.
اين اشتباه در ص 651 نيز تكرار شده، با اين تفاوت كه در آنجا ضَجَر به «مشكلات» ترجمه شده و معنايى از حديث ارائه شده كه از اوضح واضحات است و بيان آن در شأن معصوم(ع) نيست:

۰.مَن استولى عليه الضجر، رحلت عنه الراحة؛

هر كس گرفتار مشكلات شود، آسايشش سلب شود.

۰.إنّ للّه فى كلّ يوم ثلاثمأة و ستّين لحظة، فأرجوا أنْ يكفينى بإحداهنّ. ۲

براى خدا در هر روز 360 لحظه است. اميدوارم خداوند در يكى از آن لحظات شرّ تو را از من دفع كند.
«لحظة» در اينجا به معناى نگاه عنايت آميز است و مترجم با آوردن خود كلمه «لحظه» در ترجمه - كه در زبان فارسى به معناى وقت و زمان كوتاه به كار مى رود - ، معناى حديث را تغيير داده است و در ادامه، «ب» در «بإحداهن» را نيز به معناى «في» گرفته است ؛ در حالى كه معناى آن سببيّت است. درست آن بود كه مى نوشت: خدا با يكى از آن نظرهاى عنايت آميز خود مرا كفايت كند.
جمله «شرّ تو را از من دفع كند» نيز ترجمه يكفينى نيست. اگر معناى زمان را «لحظه» فرض كنيم، دفع كردن شرّ كسى در يك لحظه از آن 360 لحظه، باعث نخواهد شد كه در ساير لحظات شرّى به او نرسد.

۰.و التعفّف لا يزيد اللّه به إلاّ غنى؛ ۳

به وسيله عفّت و پاكدامنى او را ثروتمند مى كند.

1.المعجم الوسيط، ص ۵۳۴.

2.ترجمه مشكوة الأنوار، ص ۱۴.

3.همان، ص ۴۷۲.

صفحه از 222