روشی نو در شناخت راويان حديث(1) - صفحه 67

رجال شناسى,بيشتر فهميده مى شود و بهتر بيان مى گردد.
2. ارزيابى مفاد حقيقى احاديث با استفاده از چنين علمى, نتايجى را در بر دارد كه معتبر تر از هر شيوه اى است كه محققان امروزى جهت بررسى احاديث ارائه مى دهند.
3. شيوه هايى كه حديث پژوهان (محدّثان) در چارچوب سبك سنّتى و اسلامى در بررسى احاديث به كار مى برند, دست كم شباهتى دارد به آنچه من «بررسى حديث بر مبناى گونه اى رجال شناسى» مى دانم.
بنابراين, با وجود حديثى كه داراى بيش از يكصد سند است [: حديث ديدار پيامبر(ص) با سعد], من هيچ تلاشى در جهت ارزيابى صحّت و سقم اين حديث و بررسى تاريخى آن و يا دستيابى به صحّت آن از راه جرح و تعديل حديث ندارم و حتّى اشاره اى هم به آن نخواهم داشت; زيرا آن قدر سند براى اين حديث وجود دارد كه صحّت آن, امرى بديهى مى نمايد. اين امر, بدان علّت است كه خودِ حديث, موضوع اين مقاله نيست. من فقط مى خواهم نشان دهم كه با جمع آورى نقل هاى مختلف يك حديث, امكان دستيابى به نتايجى درباره خصوصيات راويان آن از خلال نقل هاى حديث وجود دارد و مى توان بدون در نظر گرفتن اين مطلب كه آيا اين راوى,احاديث را يادداشت مى نموده, يا حفظ مى كرده, و يا از شيوه هاى كاملاً متفاوتْ استفاده مى كرده, به ارزيابى مهارت راوى يك حديث در ضبط و نقل كلمات و معانى حديث پرداختْ به علاوه, چنين ارزيابى اى از مهارت هاى يك راوى براساس روايتى است كه عموميت دارد و در دسترس است و بر مبناى بررسى ظاهرى احاديث نيست و حتى مى توان در صورت تمايل, از نظر كمّى هم آنها را مورد بررسى قرار داد.
ما در مقدمه ابن صلاح به مطلب ذيل برمى خوريم كه اساسى ترين نمونه مَدرَسى (كلاسيك) و اسلامى حديث است:

۰.يعرف كون الراوى ضابطاً بأن تعتبر رواياته بروايات الثقات المعروفين بالضبط والإتقان, فإن وجدنا رواياته موافقة ولو من حيث المعنى لرواياتهم أو موافقة لها فى الأغلب والمخالفة نادرة, عرفنا حينئذ كونه ضبطاً ثبتاً, و إن وجدناه كثير المخالفة

صفحه از 86