ديدگاه های حديثی ملاصدرا در «شرح اصول الكافي» - صفحه 34

۰.حديثى حديث أبى, و حديث أبى حديث جدّى, و حديث جدّى حديث الحسين, و حديث الحسين حديث الحسن, و حديث الحسن حديث أميرالمؤمنين, و حديث أميرالمؤمنين حديث رسول اللّه, و حديث رسول اللّه قول اللّه ـ عَزّوجلّـ . ۱

۰.و در نقل ديگرى آمده است كه راوى به آن حضرت عرض مى كند: «أسمع الحديث فلا أدرى منك سماعه أو من أبيك» و امام در پاسخ مى فرمايد: ماسمعتَه منّى فاروه عن رسول اللّه(ص). ۲

و شايد بر اين مبنا باشد كه در لسان ادعيه, نه تنها ائمه را تماماً «نور واحد» مى خوانيم, بلكه سخن و كلام آنها را نيز يك نور و يك حقيقت مى ناميم; چنان كه در زيارت جامعه درباره آنها آمده است: «كلامكم نور».
جاى توضيح نيست كه همان گونه كه صدرالمتألهين در شرح حديث اول آورده است: مقصود از اين اتّحاد سند, اين نيست كه حديث هر يك از ائمه(ع) از حيث جوهر لفظ, و خصوصيت آن از حيث مثل و يا نوع, همانند حديث امام پيش از اوست; بلكه اين اتّحاد , از جهت علمى است كه در آن مندرج است. چون كه علوم همه آنها لدنّى و از جانب خداوند است. ۳
اكنون كه اين مقدمه بيان شد, جاى اين پرسشْ باقى است كه: اگر احاديث معصومان(ع) از يك اصلْ سرچشمه مى گيرد و به يك حقيقتْ متصل مى شود, دليل اين تعارض ها و اختلاف هايى كه در پاره اى از روايات مشاهده مى شود, چيست؟
در پاسخ بايد گفت: اولاً علل و عوامل اين تضادها نه به بيان معصومان(ع) , بلكه به

1.أصول الكافى, ج۱, ص ۱۵۵, ر.ك: بحارالأنوار, ج۲, ص ۱۷۹; إعلام الورى, ص ۲۷۷; وصول الأخيار, ص ۱۵۴; أعيان الشيعة, ج۱, ص ۶۶۴; الميزان, ج ۱۹, ص ۶۲; نظريه عدالت صحابه, ص ۹۳.

2.بحارالأنوار, ج۲, ص ۱۶۱.

3.ترجمه شرح اصول كافى, ج۲, ص ۲۶۳.

صفحه از 37