مقصود امام, سپاه خويش بود كه فرمان او را نپذيرفتند و فريب معاويه را خوردند.
اشعث بن قيس ۱ كه از مخالفان سياسى امام بود, چنان پنداشت كه امام, خود را مى گويد. لذا فرصت را غنيمت شمرد و به عنوان اعتراض در پاسخ به امام, فرياد زد:
۰.هذه عليك, لا لك! ۲
۰.اين [پاسخ], به زيان توست, نه به سود تو!
اشعث, با اين سخن مى خواست به حضّار القا كند كه بايد امام را سرزنش كرد كه حكميت و داورى را پذيرفت, نه كسانى كه او را وادار به پذيرش كردند. امام, با شنيدن زياده گويى اشعث, نگاه تندى به او افكند و فرمود:
۰.ما يُدريك ما عَلَيَّ مِمّا لى! عليك لعنةُ اللّه و لعنةُ اللاعنين! حائكٌ ابن حائكٍ, منافقٌ ابنُ كافرٍ! واللّهِ لقد أسَرَك الكُفرُ مرّةً و الإسلام اُخرى, فما فَدَاكَ من واحدةٍ منهما مالُك ولا عسبُك و إنَّ امرأً دلَّ على قومه السيفَ و ساقَ إليهمُ الحَتْفَ لَحَرِيٌّ أن يَمقُتَهُ الأقرب و لا يأمَنَهُ الأبعدُ. ۳
۰.تو چه مى دانى كه چه بر زيان من است و چه به سود من؟! نفرين خدا و نفرين كنندگان بر تو باد! درغگوى درغگوزاده! ۴ منافق كافر زاده! تو يك بار در زمان كفر و يك بار در دوران حكومت اسلام به اسارت درآمدى, و در هر دو بار, نه مال تو برايت سودمند بود و نه تبارت كارساز. آرى! آن كه خويشاوندانش را گرفتار تيغ دشمن سازد و آنها را در كام مرگ بَرَد, سزاوار است كه آشنا, كينه او به دل گيرد, و بيگانه, به او اطمينان نكند.
1.وى از مخالفان و منافقان داخلى حكومت امام على(ع) بود. او همراه خوارج, در بحبوحه جنگ صفين, حكميت و حَكَم را بر امام على(ع) تحميل كرد و در قتل امام على(ع) نقش داشت. دخترش امام حسن(ع) را مسموم كرد و پسرش در قتل امام حسين(ع) دخيل بود.
2.نهج البلاغه, خطبه ۱۹.
3.همان جا.
4.جمله «حائكٌ بن حائك» به معناى: «جولا و جولازاده» و «منحرف و منحرف زاده» و «متكبّر و متكبرزاده» و «دروغگو و دروغگوزاده» تفسير شده است. ر.ك: شرح أبن ابى الحديد; مصادر نهج البلاغة; و…