الاُصول الأربعُمِئة (اصول چهارصدگانه) - صفحه 122

نسخه خطّى دانشگاه تهران, از قلم افتاده باشد و حديث شماره 12, در حقيقت, دو حديث جداگانه است. همچنين در نسخه چاپى, احاديث شماره هاى 49 تا 56, ذيل حديث 62 آورده شده اند.
ب. ذيل حديث شماره 52, اصل محمد بن مثنّى حضرمى, در نسخه خطّى 962, نقل خاصّى آمده است. اين آخرين حديث محمد بن مثنّى حضرمى, به نقل از «عن» حديث محمد بن جعفر قرشى است. جمله مشابهى در نسخه چاپى (ص94) آمده است; امّا با تفاوت مهمّى, به جاى «عن», عبارت «ويتلوه» آمده است. به عبارت ديگر, احتمالاً اين, آن چيزى است كه مى بايد به دنباله حديث محمد بن جعفر قرشى افزوده گردد. گرچه تنها حديث شماره 55 با اين جمله محدود شده است,با ذكر خبرى در انتها (براى كل احاديث) تأييد شده است. بنابراين, محتمل است كه جمله مورد نظر, جا به جا شده باشد و اساساً بعد از حديث شماره 54 ذكر شده باشد. احتمالاً راوى اين حديث, در الذريعة, به عنوان مؤلف اصل, معرّفى شده است. آخرين حديث (شماره 56), به نظر نمى رسد كه ملحق به مطالب قبلى باشد.
ج. همانند نسخه خطّى شماره 962, «خبر فى المَلاحم» به نوادر على بن اسباطْ پيوسته است.
د. در پايان كتاب (ص170), نقلى از محمد بن حسن حرّ عاملى ذكر شده است كه او بيان كرده كه اغلب احاديث اين چهارده اصل(؟), در كتاب الكافى و ديگر كتب معتمد ذكر شده اند و مطالب آنها با مطالب ديگر كتب, تأييد شده است. عاملى مى گويد كه او [در اين اصول,] تنها با دو حديث قبيح و نادرست, برخورد كرده است و آنها را هم مى توان به طريقى (مثلاً تقيّه) توجيه كرد. ۱ در ادامه اين سخن, عاملى به دو حديث كه در ذهن داشته است, گرچه ما مى توانيم با مراجعه به نكات ذكر شده در حاشيه نسخه خطّى 692 كه بسيارى از آنها توسط عاملى نوشته شده است و با نخستين حروف

1.اين عبارت را صاحب رياض العلماء, از قول شيخ حرّ عاملى آورده است.م.

صفحه از 121