گفتگو با حجة الاسلام و المسلمين علي كوراني - صفحه 238

علوم حديث : اگر صلاح بدانيد بعضى نكات جالب و مهم كه در تحقيقات حديثى به آن دست يافته ايد نقل فرماييد.

استاد كورانى: در زمينه عقايد از آقاى بروجردى نام برده شد. ايشان نظريه اى در فقه دارند و مى گويند ما فقه را بايد دو قسم كنيم: متلقاة و تفريعى، «فقه متلقاة» فقهى است كه راويان، حديث را به طور مستقيم از امام گرفته اند.اين همان ثروتى است كه اصحاب دست به دست از ائمه گرفته اند و به ما رسانيده اند. اما «فقه تفريعى» فقهى است كه فقها بعدها امور و فروع مورد نياز را تفريع كردند. اين دو فقه مهم است مثلاً شهرت در فقه متلقاة حجت است. و در فقه تفريعى نه، و اين خيلى مهم است و اثر عملى هم دارد. ايشان نظرش اين بود كه فقه متلقاة و تفريعى تا عصر محقق حلى محفوظ بود اما بعد از محقق حلى اين دو فقه مخلوط شد.
اين دو روش متلقاة و تفريعى را مى توانيم در عقايد هم مطرح كنيم. در اين وادى يك مسئله متلقاة داريم و يك مسئله تفريعى و اجتهادى، در امور متلقاة مى بينيم كه اعتقادات ما آن قدر احاديث آن شفاف و روشن و صحيح اعلايى است كه شبهه اى در آن راه پيدا نمى كند؛ مثلاً در فقه چقدر خوشحال مى شويم كه اين سند اعلايى است و آن را مى بينيم، مثلاً روايتى كه مى بينيم مسندش خوب است؛ مثلاً على بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابى عمير عن هشام عن امام الصادق (ع) كه نوع سند اعلايى است. در عقايد احاديث اعلايى بسيار زيادى داريم. در تفسير هم من روايات با سند اعلايى ديدم، وقتى كه ما در اعتقادات متلقاة اين گونه روايات داريم، ديگر نيازى به خيلى از امور فلسفى و تفريعات نداريم. نياز ما به تفريع در فقه بيشتر از نياز ما به تفريع در عقايد است. البته اگر كلام و اعتقادات را به صورت مقارنه اى بخوانيم بهتر است، هم چنان كه باز در فقه، نظر مرحوم آقاى بروجردى اين بود كه فقه بايد مقارنه اى خوانده شود، چون فقه شيعه حاشيه تصحيحى برفقه سنّى هاست؛ چون دولت، قضات و حكومت دست سنى ها بود و ائمه(ع) جريانات و احكام فقهى را تصحيح مى كنند. در اعتقادات هم ما مى بينيم كه حركات و جريانات اعتقادى مختلفى بعد از پيامبر اسلام(ص) رخ داده است و ائمه(ع) در مقابل آنها ايستاده اند. پاسدارى اهل بيت(ع) از توحيد و اعتقادات اسلامى از اميرالمؤمنين(ع) تا امام عسگرى(ع) بسيار روشن است.

صفحه از 255