نگاهي به يك نقد - صفحه 273

39. عبارت «وُجُوهُ النَّوافل» ترجمه نشده است. ۱
40. آقاى اتابكى عبارت: «وَلَمْ يُعْطِ أَحَداً مِنْهُمْ إلاّ الْمُهاجِرينَ مِنْ قُريشٍ غَيْرَ رَجُلَيْنِ مِنَ الاَْنْصارِ...» را چنين ترجمه كرده است:
و به هيچ يك از مهاجرانِ قريش نيز چيزى از آن نداد مگر به دو تن از انصار....۲
معناى صحيح آن اين است:
از آن به هيچ كس جز مهاجران قريش چيزى نداد مگر به دو تن از انصار....
41. آقاى اتابكى بسيار تلاش كرده كه معادل هاى فارسى براى كلمات و اصطلاحات اخلاقى و دينى بسازد و در اين امر هم بسيار موفّق بوده است، ولى درباره بعضى از معادل ها جاى تأمل وجود دارد كه يك نمونه آن كلمه «آواره» براى «ابن سبيل» است. همان طور كه مى دانيم آواره معناى بسيار گسترده اى دارد و ابن سبيل به مسافرى گفته مى شود كه خرجى او تمام شده و در راه مانده است؛ چنانچه سفر او سفر معصيت نباشد و نتواند با قرض كردن يا فروختن چيزى خود را به مقصد برساند، اگرچه در وطن خود فقير نباشد، مى تواند زكات بگيرد. آيا هر آوره اى چنين شرايطى را دارد؟ كلمه «معافى» را كه به معناى برخوردار از عافيت است، به رستگار ترجمه كرده است. چند مورد از اين قبيل وجود دارد. البته هيچ كدام از اين اشكالات از ارزش كار سترگ و ستودنى استاد اتابكى نمى كاهد. اميدوارم تلاش همگان در درگاه خداوند متعال پذيرفته آيد.

1.همان، ص ۳۴۳.

2.همان، ص ۳۴۲.

صفحه از 273