شتابزدگى و شخصيت زدگى فاصله مى گرفت و منصفانه اين دو ترجمه را بررسى مى كرد محاسن و معايب هر دو را بازگو مى كرد. وى اين چنين نكرده است و با يكسونگرى از يكسان نگرى بر كنار مانده و جانبدارانه به نقد ترجمه تحف العقول پرداخته است. قبل از اين كه به بيان اشكالات و ايرادات ترجمه استاد محترم جناب آقاى اتابكى بپردازم، صادقانه به بزرگوارى و فروتنى و ژرف نگرى ايشان اعتراف مى كنم و ايشان را از افتخارات كشورمان مى دانم، ولى اين همه باعث نمى شود كه مانند ناقد محترم از عيب هاى متن ترجمه شده ايشان چشم پوشى نمايم و فقط عيوب ترجمه هاى ديگران را ببينم.
1. «وَ أَمّا الْعَفافُ... الخشوع والتذكُّر وَالجود... ». استاد اتابكى در ترجمه شان كلمه «تفكر» را ترجمه نكرده اند. ۱
2. «طوبى لِمَنْ تَرَكَ شَهْوَةً حاضِرَةً... ». آقاى اتابكى كلمه «شهوة» را به اشتباه «شهرت» گرفته است و چنين ترجمه نموده است:
خوشا بر كسى كه شهرتِ موجودِ (پيدا) را به خاطر خيرِ موعود ناپيدا رها كند.۲
البته به احتمال قوى غلط چاپى است.
3. در عبارت «كَيْفَ بِكُمْ إِذا فَسَدَ... معروفاً».۳ آقاى اتابكى جمله «وَكَيْفَ بِكُمْ إِذا أَمَرْتُم بِالْمُنكَر وَلَهَيْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ» را ترجمه نكرده است. ۴
4. «السَّعُوطُ مَصَحَّةُ لِلرَّأسِ... أوجاع الرّأس» اين حديث ترجمه نشده است. ۵
5. غُسْلُ الاْ ءَعياد طَهُور?.. و اتّباع السُنَّةِ» آقاى اتابكى «غُسل» مصطلح را به معناى «شستشو» گرفته: