عبارت «و يجعل السجود اخفض من الركوع» بايد پس از «فاجسلوه» باشد كه تحريف شده و در غير جاى خودش آمده است. ۱
اولاً، اين صرفاً يك احتمال است، در حالى كه با جزم بيان شده است.
ثانياً به نظر مى رسد كه عبارت الفقيه بهتر از پيشنهاد مرحوم علامه است. منظور روايت اين است كه وقتى نشسته يا خوابيده رو به قبله بود، به جاى ركوع و سجود با سر اشاره نمايد (حكم قرائت بعداً بيان شده است) و در اين اشاره ها، اشاره ركوع خفيف تر از اشاره سجود باشد. با اين بيان ديگر نيازى به طرح احتمال مرحوم علامه باقى نمى ماند.
2 . الكافى در باب قرائت قرآن از ابواب صلاة روايتى را نقل كرده است:
عن سماعة: سألته عن قوله تعالى: «وَ لا تَجهَر بِصَلاتِكَ وَ لا تُخَافِت بِهَا» قال: المخافتة مادون سمعك و الجهر ان ترفع صوتك شديداً. ۲
مرحوم علامه در ذيل اين روايت مى فرمايد:
ظاهراً عبارت «ان ترفع» محرف «ان لا ترفع» مى باشد، گواه آن نيز بقيه آيه است كه «وَ ابتَغِ بَينَ ذلِكَ سَبِيلاً» ۳ . ۴
ظاهراً در اين مورد نيز نظر ايشان صحيح نيست، چون امام در روايت، معناى جهر و مخافته را بيان مى كنند تا معناى عدم جهر و عدم مخافته ـ راه ميانه ـ مشخص شود. به همين دليل در مورد مخافته مى فرمايند: «آنچنان كه خود نشنوى»و در مورد جهر مى فرمايند: «اين كه صدايت را به شدت بالا ببرى». در نتيجه، معناى آيه اين مى شود كه نه چنان آرام بخوان كه خود نشنوى و نه آن چنان فرياد بزن.
3 . الخصال در روايتى چنين آورده است: