نكاتی در باره اهمیت آثار شيخ صدوق - صفحه 214

الناس عن دين اللّه و حملوهم على جحود اللّه فتقريب إلى اللّه تعالى ذكره بتصنيف هذا الكتاب في التوحيد و نفى التشبيه و الجبر.... ۱
احتمالاً منظور شيخ صدوق از خُرده گيران بر شيعه (عصابتنا)، معتزله يا زيديه اند. مى دانيم كه اين دو، علاوه بر ايرادات ديگرى كه بر شيعيان مى گرفتند، در مسئله جبر و تشبيه، اصرار فراوان ترى داشتند. ۲

1.رواياتى دالّ بر تشبيه نيز در التوحيد (ص ۲۳ ـ ۲۴، ۳۷۶ ـ ۳۷۷) نقل شده است. اين روايات با سلسله سند غير امامى است و تنها دليل بر اين كه شيخ صدوق، آنها را نقل كرده، آن است كه راويان آن احاديث، روايت را از امامان شيعه نقل كرده اند. از احاديث دالّ بر تشبيه كه ميان اماميه قرن دوم در كوفه متداوّل بوده، موارد زير را مى توان برشمرد: أصل جعفر بن محمّد بن شريح الحضرمى، ص ۶۶ (ح ۲)، ص ۶۹ (ح ۲)، ص ۷۴ (ح ۴). همه اين احاديث به نقل از جابر بن يزيد جعفى است ؛ أصل خلاّد السندى، ص ۱۰۷ (ح ۳). احاديث دالّ بر جبر در تفسير آيه ۱۷۲ سوره اعراف، در غالب تفاسير كهن اماميه آمده است (ر. ك: تفسير العياشى، ج ۱، ص ۱۸۰ ـ ۱۸۳ ؛ تفسير فرات الكوفى، ص ۱۴۶ ـ ۱۵۰ ؛ تفسير القمّى، ج ۱، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷، ۱۲۸، ۲۴۰، ۲۴۶ ـ ۲۴۷ و ج ۲، ص ۳۹۱. همچنين، ر. ك: أصل جعفر بن محمّد بن شريح الحضرمى، ص ۶۳ (ح ۵) ؛ علل الشرائع، ج ۱، ص ۱۰ ـ ۱۱. روايات ديگرى كه درباره معناى «حَمَله عرش» آمده نيز غالباً معناى تشبيهى دارد. به عنوان مثال، در علل الشرائع (ج ۱، ص ۵). درباره معناى حَمَله عرش در روايتى از پيامبر(ص) خطاب به على(ع) آمده است: «... يا على! الذّين يحملون العرش و من حوله يسبّحون بحمد ربّهم و يسغفرون للذين آمنوا بولايتنا». مشخّص است كه راوى اين حديث، عرش را به معناى جسمانى مى دانسته است. مثال ديگر از اين مفاهيم تشبيهى، مكتوب بودن عباراتى بر ساق عرش است. مثلاً در علل الشرائع (ج ۱، ص ۶) آمده است: «... فنوديت يا محمّد أوصياو? المكتوبون على ساق عرشى، فنظرت و أنا بين يدى ربّى ـ جلّ جلاله ـ إلى ساق العرش فرأيت إثنى عشر نوراً، في كل نور سطر أخضر عليه اسم وصىّ من أوصيايى، أوّلهم على بن أبي طالب و آخرهم مهدى أمّتى». شيخ صدوق اين روايات را از حسن بن محمّد بن سعيد هاشمى در سال ۳۵۴ق، در كوفه، سماع كرده است. گمان محدّثان امامى اين بوده كه نور، فاقد خصوصيت جسميت است.

2.به عنوان مثال، ر. ك: الانتصار والردّ على ابن راوندى الملحد، ص ۳۵، ۳۶ ـ ۳۷، ۳۹، ۴۱ و ۱۲۶ ـ ۱۲۷. سيّد مرتضى (م ۴۳۶ق) نيز در اشاره به ديدگاه هاى قميان در تنزيه و تشبيه مى نويسد: «و أنّ القميين كلّهم من غير استثناء لأحد مهم إلاّ أبا جعفر بن بابويه ـ رحمة اللّه عليه ـ بالأمس كانوا مشبّهة مجبرة و كتبهم و تصانيفهم تشهد بذلك و تنطق به». (رسائل الشريف المرتضى، ج ۳، ص ۳۱۰).

صفحه از 247