گزارشی از سير مباحث درايه در اماميه تا سده دهم هجری - صفحه 160

حديث موثّق، حديثى است كه سلسله سند آن به وسيله راويانى كه اصحاب بر توثيقشان تأكيد كرده اند، امّا فساد عقيده دارند، روايت شود.
حديث ضعيف، حديثى است كه هيچ يك از ويژگى هاى اقسام ياد شده را نداشته باشد.
حديث پژوهان، در تحليل اسباب و انگيزه هاى ابتكار اصطلاحات جديد، به برخى مسائل اشاره كرده اند؛ از جمله آن كه در دوره هاى متأخّر و بر اثر گذشت زمان و فاصله افتادن ميان مؤلّفان و صدر سَلَف، چنان شد كه برخى كتاب ها و اصول مورد اعتماد گذشتگان به سبب تسلّط حاكمان ستم و تباهى و ترس از اظهار و استنساخ نسخ، از ميان رفت. همچنين با پيدايى جوامع حديثى، احاديث مأخوذ از اصول مورد اعتماد با احاديث برگرفته از اصول غير قابل اعتماد، در هم آميخت و بدين سان، بسيارى از امور و قرائنى كه سبب وثوق پيشينيان به احاديث مى شد، از بين رفت و پسينيان، نتوانستند با تكيه بر همان قرائن، به صحّت صدور حديث، وثوق پيدا كنند. از اين رو براى تشخيص احاديث معتبر از غير معتبر، به وضع اصطلاح جديد پرداختند. ۱
درباره اين كه چه كسى نخستين بار اين تقسيم بندى را سامان داد، اتّفاق نظر وجود ندارد. بسيارى از حديث پژوهان برآن اند كه ابتكار اين اصطلاحات از آنِ علاّمه حلّى (م 726 ق) است، ۲ برخى نيز اين چرخش ديدگاه نسبت به حديث را به ابن طاووس نسبت داده اند. ۳
به هر روى، علاّمه حلّى در كتاب هاى فقهى خود، بر اساس رده بندى نوين عمل كرده است. وى در مقدّمه هشتم از مقدمات كتاب فقهى منتهى المطلب فى تحقيق المذهب، به بيان اقسام حديث پرداخته است. عبارت علاّمه چنين است:
قد يأتى فى بعض الأخبار، أنّه فى الصحيح ونعنى به ما كان رواته ثقاةً عدولاً وفى بعضها فى الحسن، ونريد به ما كان بعض رواته قد أثنى، عليه الأصحاب

1.ر. ك. مشرق الشمسين، ص ۳۰ ـ ۳۱؛ مقباس الهداية، ج ۱ ص ۱۸۲. براى مقايسه و تطبيق بيشتر ميان اصطلاحات «متقدّمان» و متأخّران» به منبع اخير مراجعه شود.

2.الوافى، ج ۱، ص ۲۲؛ قاموس الرجال، ج ۱، ص ۳۹. علاّمه شوشترى بر آن است كه علاّمه اين شيوه را از استاد رجال خود احمد بن طاووس گرفته است.

3.منتقى الجمال، ج ۱، ص ۱۴ ؛ اعيان الشيعه، ج ۳، ص ۱۹۰.

صفحه از 163