خطاب عامى است كه همه مصاديق اشيا را در بر مى گيرد. ۱
3. مبيّن. خطابى كه بدون بيان بر مراد خود، دلالت دارد ؛ يعنى آنچه با ورود بيان، اجمال آن از ميان رفته است. مفسَّر نيز به همين معناست. ۲
4. مرسل. روايتى است كه راوى پس از روايت، ذكر نشده باشد. ۳
5. خبر متواتر. خبر گروهى كه در بسيارى به اندازه اى باشند كه از سخنشان علم حاصل شود. ۴
6. مسند. خبرى كه روايت آن به صورت متّصل تا پيامبر(ص) بيان شده باشد. ۵
تلاش هاى شيخ طوسى
مهم ترين انديشمندى كه پس از سيّد مرتضى بايد از پژوهش هاى وى در زمينه مباحث حديث ياد كرد، شيخ طوسى (م 460 ق) است كه در ادامه راه مفيد و سيّد مرتضى، در آثار كلامى، فقهى و حديثى خود، تلاش هاى سترگى را در باب تنقيح مبانى اماميه در پذيرش اقسام حديث به انجام رسانده است.
شيخ طوسى، مباحثى درازْ دامن در باب «الكلام فى الأخبار» كتاب اصولى عدّة الأُصول پرداخته و آراى متكلّمان، فقيهان و محدّثان را در باب حجّيت خبر واحد و شرايط پذيرش آن به بوته نقد و بررسى گذاشته است.
در اين جا گزارشى موجز از آراى شيخ ارائه مى شود. در تعبير كلّى بايد گفت كه شيخ طوسى، خبر را به دو دسته بخش بندى كرده است:
1. خبر متواتر كه فى نفسه علم آور بوده و وقوع تعارض و تضاد در آن منتفى است.
1.همان، ص ۲۸۲.
2.همان جا.
3.همان جا. تعبير نويسنده چنين است: «الحديث الذى لم يذكر الراوى بعد الرواية، وقع فى أصل الرواية».
4.همان، ص ۲۸۳.