از نقد سند تا نقد متن(4) - صفحه 61

نخستين عقيده اى كه تقريباً بر «كتاب التوحيد» و بلكه بر سراسر صحيح البخارى مسلّط است, عقيده جبر محض و مطلق است و اين همان باور [تسليم] به قضا و قدر [فاتاليسم Fatalisme] است كه دولت اُموى, آن را به زور بر جامعه اسلامى تحميل كرد [تا حكومت خود را مقدّر شده خداوند, معرّفى كند] و اين, درست بر ضدّ عقيده خلق اَفعال و آزادى انسان و مسئوليت فرد است كه از جانب معتزله ترويج مى شد. انگار همه صحيح البخارى برضد معتزله (يكى از فرقه هاى كلاميِ مخالف) نوشته شده است. همه چيز, بسته به خواست خداست [و برپايه دانش خدا از قبل, مقدَّر است] وهيچ كارى درست نمى شود مگر آن كه گفته شود: «اگر خدا بخواهد (إن شاء اللّه)!». مثلاً سليمان با صد زن خود, هم بستر شد تا جنگاورى بياورد كه به راه خدا پيكار كند; ولى نگفت: «اگر خدا بخواهد». از اين رو, تنها يك زنْ آبستن شد كه او هم نيمه مردى زاييد! كتاب هاى اشعريان, همه اينها را در بابى جداگانه تحت عنوان: «بابِ گفتن إن شاء اللّه» تدوين كرده اند. سَنَدِ قرآنى, از پيشْ آماده است: «تو هدايتگر هركه بخواهى, نيستى; بلكه خداست كه هركه را بخواهد, رهنمون مى گردد». حتى عليّ و فاطمه كه پيامبر خواست ايشان را بيدار كند, به خواست خدا احتجاج كردند و پيامبر با قرآن به ايشان پاسخ داد: «انسان, بيشتر از هر آفريده اى جدل مى كند». انجام دهنده راستينِ كار كم خداست و جز او انجام دهنده اى نيست. چون پيامبر در برابر اشعريانْ پوزش خواست كه مَركبى نمى يابد تا براى جنگ, ايشان را بر آن سوار سازد و سپس آن را يافت, چنين گفت: «من شما را سوار نكردم, بلكه خدا كرد». بهبود بخشنده خداست. هر كس در ماه رمضان از روى فراموشى غذا خورَد, خداست كه او را نان و آب خورانده است. بلكه عايشه آرمانگرا نيز در جاى خود, افتخار مى ورزد كه تنها خداست كه او را در آسمان به عقد پيامبر درآورده است, در حالى كه ديگر زنان را خانواده هايشان به ازدواج پيامبر درآورده اند.
هرچيزى از آن هنگام كه انسان در شكم مادر, چهل روزه است و سپس «عَلَقه» و آن گاه «مُضْغَه» مى شود, بر او نوشته مى شود. خداوند, پيش از آن كه روح در جنين دميده

صفحه از 58