از نقد سند تا نقد متن(3) - صفحه 14

انجشه! شيشه ها را نشكن». [حديث مى گويد:] زن, مانند دنده كج است كه اگر كسى بخواهد آن را راست كند, مى شكندش. مى توان با همان كجى از او بهره گرفت. آيا «كجى» را بايد تحت اللفظى معنا كرد, يا بايد محتواى مجازى براى آن در نظر گرفت؟ معناى تحت اللفظى اش, كج بودن ساختمان آفرينش زن است. آيا محتواى معنوى و مجازى, با شكستن ضرورتاً اصلاح مى شود, در حالى كه تحريم پوشيدن زرو حرير و سيم و ديبا و استَبرق براى مردان و زنان, يكسان است؟! زن نبايد به سفر رود, مگر با مَحرم, و اين چيزى است كه تا هم اكنون, زن را تحت سرپرستى مرد, باقى گذاشته است و مرد مى تواند در هنگامِ بروزِ اختلاف, از اين قانون, سوءاستفاده كند و از زن, انتقام بگيرد. نيز اكنون سفر, مانند قديم, همراه رنج و محنت نيست كه مستلزم حمايت باشد. مدّت سفر نيز دراز نيست كه مستلزم همراه براى زن باشد, چنان كه در گذشته بود كه در دو كوچِ زمستانى و تابستانى بر شتر, ميان يمن و شام, رفت و آمد مى شد. قرعه كشيدن بين زنان به هنگام رفتن به جهاد نيز مستلزم تعدّد زوجات است. بسته به طول مدّت و رفتار با زن به صورت تصادفى و قرعه است, بى آن كه از همسران پرسيده شود كه كدام يك مى خواهد بيايد و كدام يك مى خواهد بمانَد و آيا به ناچار بايد زنان را به جنگ برد و ميان ايشان قرعه كشيد, اگرچه جنگ ها امروزه كوتاه اند و مدّتِ زيادى به درازا نمى كشند؟ موشك ها از قبل, به سوى هدف ها نشانه گيرى مى شوند. گويا بايد به فكر حال سربازان و در انديشه رفاه ايشان بود, چنان كه امروزه در ارتش هاى نوين غربى مى شود.
زن, هرگز نمى تواند رئيس دولت باشد: «مردمى كه زنى را به فرمانروايى خود برگزينند, هرگز رستگار نمى شوند». به رغم اين كه اين حديث درباره ايرانِ [آن روزگار] آمده, نه به صورت مطلق, با اين حال, در باب حقوق سياسى زن, مصدرى براى قانونگذارى شده است و اين بر پايه خاص بودن سبب و عام بودنِ حكم است. در كار حلال, بر زن, اطاعتْ واجب و نافرمانى حرام است. هنوز هم زن به عنوان يك موجود اندامگانى نگريسته مى شود, در امور متعلّق به: حيض, نفاس, عدّه, پاكى, خونريزى ماهانه, كام, لذّت, طهارت و رِگل.

صفحه از 3