آفتاب ری - صفحه 65

است و نيز دليل بر هوشيارى سياسى و قدرت مخالفت وى با حكومت. نجاشى مى نويسد:
قال أبوعبداللّه الحسين بن عبيداللّه: حدثنا جعفر بن محمد أبوالقاسم، قال: حدثنا عليّ بن الحسين السعدآبادي، قال: حدثنا أحمد بن محمّد بن خالد البرقي، قال: كان عبدالعظيم ورد الرى هارباً من السلطان، و سكن سرباً في دار رجل من الشيعة في سكة الموالى، و كان (فكان) يعبداللّه في ذلك السرب ويصوم نهاره و يقوم ليله، و كان (فكان) يخرج مستتراً فيزور القبر المقابل قبره و بينهما الطريق و يقول:«هو قبر رجل من ولد موسى بن جعفر(ع)». فلم يزل يأوي إلى ذلك السرب و يقع خبره إلى الواحد بعد الواحد من شيعة آل محمّد(ع)، حتّى عرفه أكثرهم؛ ۱
...احمد بن محمد بن خالد برقى گويد: عبدالعظيم در حال فرار از سلطان به رى آمد و در سرداب خانه مردى از شيعه در سكة موالى ساكن شد. او در همان سرداب به عبادت خدا مى پرداخت. روز را روزه مى گرفت و شب را به عبادت مى گذراند. وى مخفيانه از خانه بيرون مى آمد و به زيارت قبرى كه مقابل قبر حضرت عبدالعظيم است مى رفت و بين اين دو قبر راهى بود. او مى گفت: «اين قبر مردى از فرزندان موسى بن جعفر(ع) است».
پيوسته در همان سرداب بود و خبر ورود او به شيعيان آل محمّد(ص) يكى پس از ديگرى مى رسيد تا آنكه اكثر شيعيان با او آشنا شدند.

5. روايت و درايت

۰.امامان(ع) فرموده اند:اعرفوا منازل الرجال منّا على قدر روايتهم عنّا ۲ ؛

1.رجال النجاشى، ص ۲۴۸، عنوان ۶۵۳.

2.بحارالأنوار، ج ۲، ص ۱۵۰، ح ۲۳ و ۲۴.

صفحه از 95