بود و پيش از آنكه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به صفت رسالت متّصف شود رسالت از جانب خداوند در باطن و سرّ براى او آمده بود و جبرئيل عيانى و محسوس، همراه با كلام منزل الهى كه شنيده مىشد، از جانب خداوند بلندمرتبه بر او فرود مىآمد و هنگامى جبرئيل از جانب خداوند با رسالت بر او فرود آمد كه براى پيغمبران كاملى چون حضرت ابراهيم عليه السلام فرود نيامده بود، يعنى از رؤياهاى صادق و نشانههاى پىدرپى به حقايق علوم و وحى به امور غيبى. خلاصه آنكه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله ، باطن و سرّش، پيش از آنكه صفت باطن او به ظاهر سرايت كند كامل شده بود و قالب (بدن) به صفت قلب (روح) درآمده بود و از آن حكايت مىكرد. اوّلى (متّصف شدن ذات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به صفت نبوّت، پيش از آمدن وحى) نهايت سفر الى اللَّه است و دومى (فرود آمدن جبرئيل از جانب خداوند با رسالت بر او) نهايت سفر من الحقّ بالحقّ الى الخلق است. ۱
ملّاصدرا، يكى ديگر از برتريهاى رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله را در برابر ديگر پيغمبران، معجزه جاويد ايشان، يعنى قرآن كريم مىداند؛ زيرا خداوند حقايق قرآن و انوار آن را بهحقيقت بر قلب ايشان نازل كرده، بهطورى كه تجلّى سرّ و روح وى نموده است؛ نه مانند ديگر كتب آسمانى كه بهصورت الفاظ نوشتهشده بر سطح سنگها درآمده بود كه هر خواننده سريانى يا عبرانى بتواند بخواند؛ چنانكه در بيان الهى آمده است: (نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ)۲، (نَزَّلَ عَلى قَلْبِكَ)۳، و خداوند نور كلام را كه همان حقيقت قرآن است بر قلب هر كس از بندگانش كه بخواهد متجلّى مىكند. ۴ و هر كس قرآن را به اين صورت آموخت از جانب خداوند، فضلى بزرگ به او عطا شده است؛ چنانكه بعد از منّت گذاشتن بر بندگانش به فرستادن رسول و تعليم كتاب و حكمت توسّط رسول به مردم، مىفرمايد: (وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ)۵، (ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُوالْفَضْلِ العَظِيمِ)۶ و نيز به حبيبش پس از تعظيم او
1.ملّاصدرا، شرح الاصول الكافى، ج ۵، ص ۹۷- ۹۸
2.آل عمران (۳) / ۳
3.بقره (۲) / ۹۷
4.مطابق آيه ۵۲ سوره شورى
5.جمعه (۶۲) / ۲
6.جمعه (۶۲) / ۴