فلسفه نبوّت و جايگاه آن در باور ملّاصدرا - صفحه 71

كند. از آنجا كه پيامبر مبعوث از جانب خداست، بالطبع عقلى بسيار روشن و قوى و نفسى نورانى دارد؛
2. داراى حافظه‏اى قوى باشد تا بتواند آنچه را مى‏فهمد يا احساس مى‏كند، در قوّه حافظه خويش حفظ و ضبط كند و هرگز آن را فراموش نكند. نفس پيامبر چون متّصل به لوح محفوظ است اين شرط را نيز دارد؛
3. فطرتى صحيح، طبيعتى سالم و مزاجى معتدل و تامّ‏الخلقه و اجزايى نيرومند داشته باشد و بر انجام اعمالى كه در شأن اوست قادر باشد؛
4. داراى زبانى فصيح و بليغ باشد تا او را در بيان آنچه در ضميرش حاضر است، يارى دهد. از آنجا كه وظيفه پيامبر تعليم و ارشاد بندگان به‏سوى خير و سعادت ابدى است، چنين شرطى ضرورت دارد؛
5. دوستدار علم و حكمت باشد تا آنجا كه تأمّل در معقولات، او را رنج ندهد و كوشش و جدّيّت در راه فهم و ادراك آنها به او آزارى نرساند؛
6. بالطّبع به شهوت‏رانى و عمل به اميال نفسانى حريص نباشد، بلكه از انجام آنها و از لهو و لعب دورى گزيند و به لذايذ نفسانيّه‏اى كه دشمن آدمى است، بدبين باشد؛ زيرا شهوات و لذّات نفسانيّه، حجابى است بين او و عالم نور و وسيله‏اى است براى اتّصال و تعلّق او به عالم غرور؛
7. صاحب عظمت نفس و احتشام و دوستدار نزاهت و شرافت، نفسش از هر امر ناپسند و پليد، برى باشد و از داشتن يا اتّصاف به آن امتناع ورزد و نسبت به آن كبريا و ترفّع داشته باشد و به امورى بالاتر و برتر از آنچه او را پست و خفيف مى‏كند، توجه نمايد و از هر جنسى، نوع برتر و شرافت‏مندتر را اختيار كند و از قبول چيزهاى پست و بى‏مقدار و از نظرافتاده اجتناب ورزد، مگر به‏قصد رياضت دادن نفس و اكتفا به كمترين و خفيف‏ترين امور مربوط به دنيا؛
8. بر همه خلايق، رئوف و مهربان باشد و از مشاهده منكرات خشمگين نشود تا

صفحه از 84