نويسنده رساله، از قرآن كريم و سيره و برنامه تربيتى رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله بهخوبى آشكار مىشود كه وظيفه آن حضرت، هدايت مردم به راه خداست و رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله به منظور سوق دادن بشر به راه معرفت و وصال خداوند متعال، بايد عقول مردم را برانگيزاند تا بندگان پس از شنيدن دعوت او، براى سلوك در طريق هدايت و وصول به قرب خدا، از او پيروى كنند. بر اين اساس، حضرت خاتم الانبياء صلى اللَّه عليه و آله - كه خود عقل كل و سيّد رسل است - امامان اهل بيت عليهم السلام را - كه پرتوهايى از عقل اويند - به خلافت الهى نصب مىكند تا [ پس از او ]احكام عقل را بر مردم آشكار سازند. بدينگونه، اطاعتكنندگان از احكام عقول، به رؤيت و وجدان پروردگار نايل مىشوند تا به نور خداوند متعال، حقايق را بنگرند.
بديهى است برانگيختن و بيدار كردن عقول و يادآورى احكام آن، شاهدى ديگر است بر صدق كسى كه مردم را به آن امور فرامىخواند. مرحوم ميرزا مىنويسد:
عاقلان، معقولات را به عقل مىيابند، در حالى كه از آن غافلاند... پس مىگويم: علوم الهى بر پايه ياد آوردن عقلى است كه براى عاقلان، نور است و عاقلان در عين بهرهگيرى از روشنايى آن، بدان جاهلاند و از آن غافل... . پس اگر در اين هنگام به نور عقل تذكار داده شوند، پرده غفلت از پيش روى آنان كنار مىرود و به نور عقل، فرق ميان حق و باطل را - كه در آن غوطهور بودهاند - مىيابند و به واجب بودن شناخت عقل و توجّه به آن و طلب روشنايى از نور آن را پى مىبرند... همچنين به نور عقل، حقيقت ديگرى بر عاقلان آشكار مىشود و آن حقّانيّت «يادآورنده به عقل و هدايت كننده بهسوى نور و عقل و تميزدهنده ميان حق و باطل» است؛ حق و باطلى كه به نور عقل شناخته مىشود.
پايه علوم قرآن و دعوت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله ، بر تذكار به اين نورى است كه حجّت و جداكننده حق و باطل است... در نتيجه، به واسطه خود عقل تذكار حجّت بر عاقلان تمام مىشود كه «يادآورنده به عقل و دعوتكننده بهسوى احكامش»، حقّى راستگو است.