مىفرمايد]: (إنَّ اللَّه لايَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * وَ مَنْ يُؤمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَ اللَّهُ بِكُلّ شَىءٍ عَلِيمٌ).
حاصل آنكه به اعتقاد آيتاللَّه ميرزا مهدى اصفهانى، چون خداوند متعال، معروف فطرى انسانهاست با دعوت و تذكار رسول خدا، بندگان، معروف خويش و پيرو آن، صدق دعوت رسول او را درمىيابند و اگر اين دعوت را پذيرفتند خداوند بر معرفت آنان مىافزايد كه: (لَئِنْ شَكَرْتُمْ لأزيدَنَّكُم) و چنانچه پس از متذكّر شدن و يافتن پروردگار و رسيدن به صدق دعوت رسول او، به خدا و رسولش پشت كنند، طبيعى است كه خداوند معرفت خود و گواهى بر صدق رسولش را از آنان دريغ كند. در معارف القرآن آمده است:
در بدو امر، اطاعت از رسول بهجهت شنيدن اساس دعوتش و يادآور شدن به آنچه او از معروف فطرى تذكار مىدهد، واجب است. چنانچه شخص قلب خود را فطرتاً عارف يافت تصديق نيز واجب مىشود و چون تصديق كرد اذعان و عقد قلب واجب مىگردد و هر اندازه اطاعتش زياد شد معرفتش بيشتر مىشود و نتيجه رسالت و وساطت را مشاهده مىكند و هركس به احوال عموم مسلمانان نظر كند مىبيند كه آنان به نسبت اطاعتشان از رسول، ولو در كمترين درجه، در گرفتاريها و سختيها از خداى تعالى محجوب نيستند، آنچنان كه مادّىگرايان، كافران و مشركان از او محجوباند. پس بهراستى كه غير مسلمانان در وجدان حق، همچون چارپايان در غفلتاند بلكه از آنها نيز گمراهترند. آنان قائل به [ الوهيّت ]دهر و طبيعتاند و يا عزير يا مسيح را پسر خدا مىدانند و آتش را خالق آسمانها و زمين مىشمارند. پس آنان گمراه و دچار غضب الهى هستند.
در حالى كه چون در گروههاى مسلمانان تأمّل كنى مىيابى گروهى كه در برابر دستورات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمانبردارتر باشد به پروردگارش عارفتر است و چون در احوال اطاعتكنندگان از جانشينان رسول تأمّل كنى، چنانچه آنان را بشناسند و يكى از ثقلين قرار دهند، مىيابى كه آنان از ساير مسلمانان عارفترند و اين هنگامى روشن مىشود كه دريافت و وجدان شيعيانى كه