بازخوانى حيات علمى علّامه مير حامد حسين هندى كتاب الدرر السنيّة - صفحه 185

مردم بهره‏مند نمى‏شود؛ مگر اينكه با آنها درآميزد و شروع به خودنمايى كند.
يا أخي قد فسد الزمان و تغيّرت أحوال الخلّان... و انحطّ مرتبة العلم و أصحابه و اندرست مراسمه بين طلّابه... كفى حزناً أنّ الشرايع عطّلت... و إنّ ملوك الأرض لم يخط عندهم من الناس إلّا من يغنى و يصنع. ۱

4. بيمارى جسمى

مرحوم مير حامد حسين در يكى از نامه‏هايش، به طبيب حاذقى كه به شهرى در هند آمده بود، مى‏نويسد:
و إنّي قد دهاني المرض الوبيل العسير العلاج الذي تركني حليف الانزعاج و الاختلاج و هو صداع الرأس المورث لاختلال الحواسّ. ۲
اين بيمارى، ظاهراً همان سردرد معروف به ميگرن بوده است كه آن فقيد را آزار مى‏داده است. ايشان در نوشته‏اى ديگر، از امورى به درگاه خداوند شكايت مى‏كند، از جمله ضعف زياد و شدّت يافتن بيمارى.
فأشكو إليك اللّهمّ من قلّة حيلتي و كثرة ضعفي و شدّة مرضي... ۳

استغاثه به حضرت ولىّ عصر عجّل اللَّه تعالى فرجه‏

به عنوان حُسن ختام اين گفتار، نوشته‏اى از آن عالم مجاهد را برگزيديم كه در استغاثه به حضرت ولى عصر(عج) بيان فرموده‏اند. اين نوشتار، علاوه بر روشن‏تر شدن درخواستها و نگرانيها از شدّت علاقه و توجه وى به ساحت مقدّس آن امام همام حكايت مى‏كند. و مى‏تواند استغاثه ما به آن حضرت نيز باشد.
...أعطني إيماناً و مغفرة لجميع ذنوبي و ستر عيوبي و توفيقاً لأداء الواجبات و اجتناب المحرّمات و وفاتي على الإيمان و محبّة أهل البيت عليهم السلام و تسهيل مصاعب البرزخ عليّ و عدم حاجتي إلى أحد من الخلق... و شفائي من جميع

1.ص ۱۵۰

2.همان، ص ۲۰۰

3.ص ۱۹۵

صفحه از 186