فجور و نابود كننده. اينان هر فضيلت زيبايى را كه براى على عليه السلام و اولاد او بود، تغيير دادند و آنها را به مخالفان ائمّه و پيروان آنان نسبت دادند.
سپس به اين مقدار نيز اكتفا نكردند؛ بلكه شروع به ساختن دروغهايى در مورد وصى و خاندان گرامى او نمودند كه شخصيّت آنها را پائين مىآورد و با ايشان دشمنى ايجاد مىكرد.
پس تصميم گرفتم به نوشتن آنچه دروغ بودن خيلى از روايات اهل سنّت مربوط به برترى خلفاء و اصحاب پيامبر را ثابت مىكرد. و من از اهل سنّت مقدّماتى صريح و دلائلى آوردم كه تصريح به ساختگى بودن اين روايات جعلى دارد. ۱
3. اصولاً علّامه ميرحامد حسين مىكوشد با روشن نمودن فلسقه امامت، نشان دهد كه خلافت، به انتخاب بشرى نيست؛ بلكه به نصب و نصّ الاهى است. به همين سبب، ايشان در يادداشت كوچكى چهار تن بعد از رسول اكرم صلى اللَّه عليه وآله را با اشاره گفتار يا كردار خودشان مورد سؤال قرار مىدهد تا فضائل هر يك شناخته شود.
1. أين الذي جدل شجعان الأبطال على الرمال، و بيّن الحرام من الحلال بأحسن تفصيل و إجمال، و طارت سخاءه و شجاعته في السّهل و الوعر و قلل الجبال؟
2. و أين القائل: كلّ الناس أفقه منه حتّى المخدّرات في الحجال؟
3. و أين المداوي بماء الرّجال (على ما نقل على حاشية الجلال)؟
4. و أين المشتهر بحبّ الوس يوم النّزال و الفرار من الباح و القتال؟
5. و أين النصل الأعقل المتصرّف بلاحقّ في الأموال؟ ۲
4. از بعضى نوشتهها (همچون مورد آتى) اينگونه برمىآيد كه مرحوم ميرحامد حسين با وجود مشكلات فراوان و تحمّل زحمت زياد، بر كتب ضدّ شيعه جوابيّه مىنوشتند؛ امّا آن آثار به دلائلى همچون فقر مالى مردم يا تبليغات سوء دشمنان، آنگونه كه بايد و شايد مورد استقبال مردم واقع نمىشد. اينجاست كه مىفهميم وظيفه ديگر عالمان، دعوت به ترويج و نشر كتابهاى دفاع از حريم تشيّع مىباشد. همچنان كه در صفحاتى مىخوانيم: